به پشت دراز کشیدهام. چشمانم رو به سقف اتاق است. تمرینات تنفسیام را انجام میدهم. تمرینات آرامشبخشی که مادران باردار اغلب قبل از به دنیا آمدن فرزندشان انجام میدهند. ذهنم خالی از افکار است، چیزی شبیه کلاسهای یوگا.
این اولین جلسهی من برای درمان اعتیاد به تکنولوژی در بیمارستان Nightingale، واقع در غرب لندن، است. اگر شما هم به چک کردن گوشی خود اعتیاد دارید، احتمالا به این بیمارستان نیاز دارید. این عادت میتواند باعث بروز افسردگی، بیخوابی و احساس اضطراب در شما شده یا اینکه به کلی شما را از جامعه جدا کند.
در این بیمارستان به منظور از بین بردن این عادت ناخوشایند، سعی میشود تا الگوهای خواب، رژیم غذایی وحتی زندگی جنسی را مجددا برایمان برنامهریزی کنند. من هم اینگونه بودم، بدون اینکه خودم متوجه باشم روز خود را با خیره شدن در صفحه نمایش وسایل دیجیتالیام شروع میکردم.
این بیمارستان برای ترک انواع اعتیاد ایجاد شده است. بیمارانی که به این بیمارستان میآیند هر طیفی حتی افراد مشهور و کودکان را نیز شامل میشوند. متاسفانه اعتیاد به تکنولوژی یکی از بیماریهایی است که به سرعت در میان افراد در حال پیشرفت است. تحقیقی که مشاوران هنگکنکی انجام دادهاند نشان میدهد که ۶ درصد از جمعیت کل جهان به فناوری اعتیاد دارند. البته مشاوران این بیمارستان معتقدند که حدود ۷۰ درصد از شهروندان آمریکایی بدون آنکه خودشان متوجه شوند، معتاد به تکنولوژی هستند.
Nerina Ramlakhan، فیزیولوژیست و متخصص خواب این بیمارستان میگوید:
من بسیاری از مدیران شرکتهای فناوری را معالجه کردهام که درست مثل ادم های مصنوعی رفتار میکردند. آنها حتی با خانواده و فرزندان خود نیز مثل کارکنانشان برخورد میکردند. هیچ صمیمیتی نداشتند، ورزش نمیکردند، اجتماعی نبودند و غذای خوبی هم نمیخوردند. د رواقع انها به قدری به دستگاههای خود وابسته بودند که فرصت نمیکردند غذا بخورند.
این دقیقا اتفاقی است که برای من افتاده است. من به طور حتم به تکنولوژی وابسته شدهام. من هر روز بعد از اینکه از خواب بیدار میشوم به سرعت ایمیل، اخبار و فیدلیام را چک میکنم. بعد از آن نیز حتما فیسبوک و توییتر را میبینم. وقتی هم صبحانه میخورم دوباره همهی آنها را چک میکنم. این یک چرخهی روزانه است. وقتی به محل کارم میرسم دوباره تلفن همراهم را چک میکنم. حتی وقتی نصف شب برای دستشویی رفتن بیدار میشوم باز هم تلفم را نگاه میکنم. حتی در مراسم عروسی برادرم هم گوشی خود را بررسی میکردم. البته همهی اینها جدا از زمانی است که من وقت خود را جلوی لپتاپ میگذرانم. اگر بخواهیم این نوع از اعتیاد را با اعتیاد به مواد مخدر مقایسه کنیم مانند این است که من شبانه نیم کیلو مواد مخدر مصرف میکنم.
مسئله اینجاست که همکارانم هم مثل من بودند. درست است که همهی ما برای کار کردن به تلفنهای همراهمان نیاز داریم اما مشاوران این بیمارستان میگویند که این اخلاق برای برخی به یک معضل تبدیل شده است. دکتر Richard Graham این مرکز را ۵ سال پیش تاسیس نموده که در حال حاضر بیش از ۳۰۰ بیمار دارد. او میگوید تلفنهای همراه، تبلتها و شبکههای اجتماعی اعتیاد آورند.
زمانی که کسی پست شما را در فیسبوک لایک میزند یا اینکه به توییت شما پاسخ میدهد یا یک پیام برایتان میفرستند یک حس خوشایندی در شما ایجاد میشود. همین حس خوشایند باعث میشود تا مدام گوشیهای خود را چک کنید.
نحوهی درمان در این کلینیک به گونهای نبود که انتظارش را داشتم. شاید انتظار داشتم که مرا به تخت میبستند و یا اینکه تمام دستگاههای دیجیتالیام را از من دور میکردند. منطقهای بزرگ بدون هیچ نوع تکنولوژی. اما برخلاف تصور من هرجلسه زیر نور آبی و در آرامش کامل برگزار میشد. این آرامش، قدرت تفکر را در من بیدار میکرد تا بیشتر بیاندیشم. در مورد اینکه چگونه گوشی هوشمندمان باعث شده تا از دنیای واقعی دور بمانیم.
التبه به من اجازه داده نمیشد تا با بیماران دیگر صحبت کنم. اما من وضعیت کسانی را که از طریق این کلینیک بهبود یافته بودند، پیگیری میکردم.
هانا زنی ۳۳ ساله بود که یک پسر دوساله داشت و در جنوب لندن زندگی میکرد. البته او به سیگار و مواد مخدر هم معتاد بود اما اعتیادش به تکنولوژی خارج از کنترل شده بود.
شوهرم مرا ترک کرده و به شدت احساس تنهایی میکنم. به دلیل کوچک بودن پسرم مجبور بودم در خانه مراقب او باشم. برای همین هم تمام روز را به فیسبوک، توییتر و یا هر سایت دیگری خیره میماندم تا حواسم پرت شود.
اما این جای خوب ماجرا بود.
اگر گوشیام در دستم نبود احساس پوچی و بیماری میکردم. ساعت ۴ صبح بیدار میشدم و فیسبوک را چک میکردم. حتی اگر پسرم هم گریه میکرد به جای توجه به او بیشتر عصبانی میشدم. زمانی که آیپدم را شکست به شدت عصبانی شدم. قرصهای خوابآور مصرف کردم، تحت درمان قرار گرفتم و حتی تمامی گجتهایم را از خودم دور کردم ولی فایدهای نداشت.
این وابستگی روی زندگی زناشویی من نیز تاثیر گذاشته بود. زیرا بیشتر از انکه به همسرم توجه کنم، با گوشی خود مشغول بودم. Robert Weiss، یکی از افراد سرشناس در زمینهی اعتیاد به فناوری، معتقد است که استفاده از فناوری میتواند زندگی جنسی افراد را بکشد!
ما به گجتهایمان معتاد نیستیم بلکه به محتوایی که از این طریق میبینیم و ارتباطاتی که برقرار میکنیم، معتاد میشویم. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد همین رفتار روی زندگی جنسی افراد تاثیر میگذارد. مخصوصا افرادی هستند که در این میان از پورنوگرافی دیجیتال استفاده میکنند. این شرایط برای مردان خطرناکتر است. چون حتی اگر هم از پورنوگرافی دیجیتال استفاده نکنند هم، میل جنسیشان کمتر میشود. مردان بیشتر به دنبال محرکهای جدیدتری میروند. با گذشت زمان احتمال اینکه در دنیای واقعی شریک زندگی بیابند کمتر میشود. برای همین هم سعی میکنند این نیاز خود را از طریق صفحات اینترنت برطرف کنند.
تصور میکنم مغزم یک کنترل پنل با کلی سلول خسته و گرسنه است که سعی میکند توجه من را از کاری که در حال انجامش هستم پرت کند. دراز میکشم. تنفسم خوب است. اما فکر نمیکنم این راهحل برای زمانی که در یک جلسهی اداری هستم کارساز باشد. به من گفته شده که باید تمرکز حواسم را بالا ببرم. ما تقریبا همه جا وسوسه میشویم که گوشی خود را چک کنیم اما آیا واقعا به آن احتیاج داریم؟
به من گفته شده که برای ترک اعتیادم باید یاد بگیرم که در مواقع حساس روز از تلفن یا تبلت و لپتاپ استفاده نکنم. مواقعی مثل صبحانه خوردن، جلسات اداری یا حتی تلویزیون نگاه کردن. با این کار مغز من میتواند روی یک موضوع تمرکز کند.
اگر میخواهید اعتیاد به سیگار خود را ترک کنید، باید از افراد سیگاری دور بمانید. اما برای پشت پا زدن به تکنولوژی چه کار میتوان کرد. اولین کاری که من میخواهم انجام دهم این است که یک ساعت آلارمدار برای خودم بخرم تا شبها به گوشی نیازی نداشته باشم!