هرچند درک سیورز (Derek Sivers) را ممکن است بیشترتان بشناسید ولی او خودش را نوازندهای میداند که برنامهنویسی، وبلاگنویسی و کارآفرینی میکند و بیشتر از همه خودش را یک دانشآموز در حال یادگیری میداند. البته به نظر من مهمترین کاری که میکند، کمک و راهنمایی به دیگران برای بهبود وضعیت زندگی و شغلیشان است.
سیورز به روانشناسی کاربردی علاقه زیادی دارد، سخنرانیهایی هم که در TED داشته است رنگ و بوی روانشناسی دارند و جذابیت سخنانش را بیشتر میکند. ازآنجاییکه حدس میزنم برای شما هم مهم نیست که درک سیورز کیست سریعاً به سراغ این میروم که او چه میگوید؟ در این مطلب نگاهی به سخنرانیهای سیورز در آکادمی TED انداختهام. سخنرانیهایی مختصر ولی صدالبته جذاب و آموزنده.
راجع به ایدههایتان بیش از حد صحبت نکنید
درک سیورز دریکی از سخنرانیهایش، بر پایه مطالعاتی که چندین روانشناس انجام دادهاند توصیهای ارائه میدهد که برای خود من تازگی داشت و زمینهای فراهم کرد تا در بعضی افکارم تجدیدنظر کنم، سیورز معتقد است که صحبت با دیگران در مورد اهداف و برنامههای مهم زندگی کار مفیدی نیست. تشویقها و دلگرمیهایی که دیگران پس از شنیدن ایدهها و افکار ما به ما میدهند موجب ایجاد نوعی رضایت و ارضا شدگی میشود و همین رضایت ظاهری از تلاش بیشتر ما جلوگیری میکند.
سیورز توصیه میکند که لذت مورد تحسین قرار گرفتن از طرف دیگران را به تأخیر بیندازید چون مغز شما تفاوت یک کار انجامشده و یک تحسین را نمیتواند درک کند پس اگر ایدهای دارید آن را ابراز نکنید تا وقتی بخش مهمی از آن را عملی کرده باشید.
برای شروع یک حرکت از دیوانه به نظر رسیدن، نترسید
اما شاید جدیدترین و جالبترین صحبتی که سیورز دارد در مورد نحوه شکلگیری حرکتهای اجتماعی است، سیورز با پخش یک ویدئو از نحوه شکلگیری یک رقص گروهی نظریههای جالبی را بیان میکند. ازنظر سیورز برای یک حرکت اجتماعی یک فرد دیوانه باید بهقدری جرئت داشته باشد که بهتنهایی شروع به حرکت کند و از مسخره شدن و در معرض دید بودن واهمه نداشته باشد.
این حرکت باید بهاندازهای ساده باشد که بهراحتی از سوی پیروان بعدی قابل تکرار باشد. در یک حرکت اجتماعی اولین پیرو، نقش مهم و حیاتی را در ادامه حرکت بازی میکند و مسئله مهم نحوه برخورد رهبر با این پیرو است و این برخورد مناسب منجر به دو برابر شدن قدرت رهبری میشود.
حرف مهمی که سیورز بر آن تأکید میکند این است که نحوه برخورد رهبر با اولین پیروها باید مساوی و برابر باشد. اولین پیرو نقش زیادی در جذب افراد جدید دارد و وقتی دومین پیرو به گروه میپیوندد یک جمع در حال شکل گرفتن است و وجود یک جمع در ذات خود یک خبر است که به جذب پیروان بعدی کمک زیادی میکند چراکه پیروان بعدی معمولاً از پیروان قبلی تقلید میکنند نه رهبر. بعدازاینکه نفرات بعدی هم به حرکت میپیوندند نقطه اوج حرکت شروع میشود و افراد بیرون از جمع شروع به فکر میکنند که چرا در آن مجموعه نیستند؟ از طرفی زیادشدن تدریجی جمعیت، ریسک حضور در آن را کاهش میدهد و از یک مرحله به بعد بیرون از جمع بودن ریسک بیشتری خواهد داشت.
سیورز معتقد است که این اولین پیروان هستند که یک دیوانه تنها را به یک رهبر تبدیل میکنند و به همین خاطر با این عبارت که همه باید یک رهبر باشیم مخالف است به همین خاطر توصیه میکند که اگر یک دیوانه تنها را میبینید که ایدهای خوب برای شروع یک حرکت دارد و شما هم به شروع این حرکت اعتقاد دارید از پیروی کردن نترسید و به دیگران نشان دهید که چطور میتوانند پیروی کنند.
بدانید که یک ایده و مخالف همان ایده هر دو میتوانند درست باشند
سیورز در یکی از سخنرانیهای دیگرش بیان میکند که ایدهها همیشه در یک بُعد درست و حتی منطقی نیستند و ممکن است بُعد مخالف آن ایده نیز درعینحال درست باشد. سیورز با ذکر مثالهایی از فرهنگ مرسوم در دنیا ثابت میکند که تا چه اندازه میتوان شاهد فرهنگهای متضاد و درعینحال درست بود، جالبترین مثال سیورز مربوط به فرهنگی است که در بین بعضی پزشکان چینی حاکم است، این پزشکان سلامت هر یک مشتریانشان را به خاطر تلاشهای خودشان میدانند و برای سالم بودن از مشتریانشان پول دریافت میکنند و تنها درصورتیکه یکی از آنها مریض شود از وی پولی نمیگیرند، درحالیکه این روش کاملاً خندهدار به نظر میرسد اما ثابت میکند که هنوز هم یک قانون نمیتواند همیشه درست باشد.
درک سیورز به را در وبسایتش پیدا کنید و فعالیتهایش را دنبال کنید. به نظر من فرد جالبی است و اگر سؤالی داشتید به سؤالاتتان هم پاسخ میدهد.