یکی از بزرگترین و اساسیترین دغدغههای انسان امروز، رشد تکنولوژی در حوزههای مختلف زندگی اوست. مگر در معدود جزیرههای دور افتاده و کشورهای بسیار بسیار پسمانده، جایی در کرهی زمین نخواهید یافت که مردمانش روزانه با انواع و اقسام ابزارآلات تکنولوژیک یا تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم آنها برخورد نداشته باشند. یکی از تاثیرات اجتنابناپذیر رشد فناوریهای جدید، حذف برخی مشاغل است.
از ابتداییترین روزهای پیشرفت تکنولوژی، هر ابداع و اختراعی، تاثیراتی بر شغلهای حوزهی خودش داشته؛ و این تاثیرات امروزه به حد اعجابآوری رسیده است. شاید بسیاری از ما تصور کنیم که حذف مشاغل ما، آن هم در ایران، به دست تکنولوژی ناممکن یا حداقل بسیار دور باشد. اما من چنین گمان نمیکنم. فکر میکنم دور از واقعیت نباشد اگر بگوییم بین ۳ تا ۱۰ سال آینده، بسیاری مشاغل بشر امروزی، به تسخیر ماشینها درخواهند آمد.
البته بسته به مقدار پیشرفته بودن هر کشوری، این پروسهی حذف، متفاوت خواهد بود. هر چه کشوری سریعتر در حال تکنولوژیک شدن باشد، مشاغل بیشتری را به کام فناوریهای جدید خواهد انداخت؛ و هرچه یک مملکت از این لحاظ عقبماندهتر باشد، مشاغل کمتری به ماشینها سپرده خواهد شد. اما این به هیچ وجه کلیت ماجرا را نقض نمیکند. بالاخره زمانی خواهد بود که شغلهای من و شما در خطر تخسیر شدن قرار بگیرند. دیر یا زود؛ اما بالاخره چنین خواهد شد.
برای اینکه سرعت این پروسه را بتوانید تجسم کنید، مثالی میزنم:
همین امروز، اتوموبیلهای خودران، در پنج ایالت امریکا و همینطور در تمام بزرگراههای اصلی انگلستان قانونی هستند و هر کسی میتواند از آنها استفاده کند. سرویسهایی مثل Uber و Lyft همین الان خدمات تاکسیرانی را به شدت تهدید میکنند ولی خود آنها هم روزی مورد تهدید خواهند بود. چرا که با وجود اتوموبیلهای خودران، شما نیازی به تاکسی یا راننده نخواهید داشت. همچنان که در گذشته، دیویدیها با از بین بردن صنعت ویاچاس و کاستها به وجود آمدند و امروزه خودشان با همهگیر شدن ابزارهای آنلاینی چون Netflix رو به زوال میروند. از بین رفتن هر ابزاری، با نابود شدن صنعت مربوط به آن همراه است و در این صنایع، مهارتها، موقعیتها و مشاغلی وجود دارند که با گذار به دوران جدید، همگی از بین میروند و این گاها میتواند از جهاتی بسیار مخرب باشد.
نمونههای زیادی از این دست وجود دارند. مثلا با فراگیرشدن اتوموبیلهای خودران، شغل تمام راننده کامیونها به خطر خواهد افتاد. و وقتی کامیونها خودشان به تنهایی مسیر را طی کنند، هتلها، رستورانها و مغازههای بین راهی نیز تعطیل خواهند شد.
همچنین دیگر به سیاق گذشته نیازی به ماموران راهنمایی رانندگی نخواهد بود؛ تعمیرات کامیونها شکل دیگری به خود خواهد گرفت، گاراژهای کامیونها بلااستفاده خواهند بود، بیمارستانها به دلیل کاهش چشمگیر تصادفات خلوتتر میشودند، صنعت بیمه برای کامیونها ممکن است به کلی از بین برود، و بسیاری مشاغل مربوط به هر کدام از این موارد با خطر انقراض روبهرو خواهند بود. جادهها خلوتتر خواهد بود و صنایع مرتبط با سوخت تغییرات بنیادینی خواهند داشت. مردم زمان بیشتری خواهند داشت و به جای اتلاف وقتشان در جادهها و ترافیکهای وحشتناک، بیشتر کار خواهند کرد و استانداردهای شغلی و میزان راندمان کاری را با تغییرات اساسی مواجه خواهند کرد.
در نظر داشته باشید که اینها تازه بخش سطحی مربوط به یک مورد از پیشرفتهای تکنولوژیک است. خودتان با یک مقدار تخیل، میتوانید عمق داستان را بهتر درک کنید. از این دست سناریوها بسیار هستند؛ و من به شخصه گمان نمیکنم آنقدرها که اغلب ما فکر میکنیم، این تحولات از ما دور باشند.
البته خوب است وجه ناگفتهای از این تحولات تکنولوژیک را در نظر بیاوریم و آن این که برخی مدعی هستند که فناوری با از بین بردن برخی شغلها، مشاغل جدیدی به وجود خواهد آورد. حتی در گزارشی که گاردین همین ده روز پیش منتشر کرده است، ادعا شده که طبق اطلاعات گردآوری شده، در ۱۴۰ سال اخیر، تکنولوژی بیش از مشاغلی که از بین برده، شغلهای جدید ایجاد کرده است. (این گزارش را با عنوان Technology has created more jobs than it has destroyed, says 140 years of data میتوانید مشاهده کنید.) اما در عوض، تحقیقات دیگری خلاف این ادعا را ثابت کرده است و آیندهی ترسناکی را تصویر کرده که در آن، روباتها، بسیاری از مشاغل بشر را از آن خود کردهاند. برخی از این مقالات را در آدرسهای زیر مشاهده میکنید:
How Technology Is Destroying Jobs
Ten million jobs at risk from advancing technology
در نهایت، نمیشود با اطمینان ادعا کرد که تکنولوژی تمام شغلهای انسان را به دست ماشینها خواهد سپرد، اما نمیتوان مطمئن بود که چنین نخواهد شد! آنچه مشخص است، فناوری و رشد سرسامآورش، مزیتهایی داشته که در اغلب موارد بر معایبش چربیده و زندگی بشر را از جهات بسیاری آسانتر و زیباتر کرده است. این که بسیاری از مهارتهای ابتدایی، روزی به ماشینها سپرده شوند، به گمان من فی نفسه اتفاق بدی نخواهد بود؛ بلکه نوع برخورد ما با شرایط آن زمان است که تعیینکننده خواهد بود.
۱. درست است که آهنگ تغییر این روند تا حدودی پرشتاب است اما از سویی دیگر با یک نوع پیوستگی و سازگاری نیز همراه می باشد و اینگونه نیست که مسائل، دفعتا در فواصل زمانی کوتاه رخ دهد. هنوز کشورهای پیشرفته، نیروی کار می پذیرند. چه برسد به کشورهای جا مانده یا در حال توسعه. زیرساخت ها و مبانی توسعه آموزش و پرورش جوامع با روند تغییر نیازهای شغلی هماهنگ و همسو می باشند و اگر راننده زیاد شده است چون نیاز بوده است. کمااینکه مهارت های کار با کامپیوتر در سال های گذشته سیر صعودی داشته و چیزی نبوده که مثلا در 100 سال پیش قابل پیش بینی باشد. در سال های آتی نیز (حتی صد یا بیشتر) به احتمال فراوان زمینه های علمی و شغلی جدیدی پدید خواهند آمد که بشر هرگز به آن فکر نکرده.
البته یک چالش مهم ارتقای هر چه بیشتر ماشین ها و رسیدن یا به تعبیری دیگر شبیه شدن به توانایی های انسانی است. به ویژه اگر هوش مصنوعی تا شبیه سازی ذهن انسان به معنای واقعی پیش رود. در آن موقع شاید اگر این موضوع، صورت بحرانی به خودش بگیرد حکومت ها درصدد آیند راهی برای ایجاد تعادل و توازن در حوزه کار بین انسان و ماشین بیابند. درست است که رویکرد سرمایه داری، بیرحمانه به دنبال افزایش بهره وری و تولید ثروت هست و خواهد بود اما باید دید آیا روزی برای آن ترمزی هم خواهند ساخت یا آنکه نظام عرضه و تقاضا تا به کی و کجا در مسیر خودخواهی و پوچی پیش خواهد رفت. اینکه انسان ها تا کجا حاضرند خود و دیگران را قربانی حرص و حماقت بی انتهایشان سازند.
اما روی دیگر ماجرا که محتمل تر است می تواند چنین باشد که بشر بعد از سپردن تمام کارهای ضروری خود به ربات ها و خلق فراغت بیشتر، از آن پس به مفاهیم و ابعاد دیگری از انسان، رشد، تکامل و ... بپردازد. برای مثال شغل های حرفه ای ورزشی امروزه (منظور ورزشکاران) هرگز جایگزین ماشینی نخواهند نداشت. شاید رقیب ماشینی یا مسابقات ماشینی به وجود آیند یا از ماشین ها کمک بگیرد اما در هر صورت انسان از آن کنار نمی کشد چون در اصل برای وجود خودش پدید آورده است. زمینه های فکری مثل نویسندگی، فیلم سازی، هنری، روانشاسی، صنعت بازی، فضای مجازی و به تبع اون شغل های مجازی، بیولوژیک و ... به نوعی این وجه از انسان ها روز به روز پررنگ تر و کامل تر می گردد. البته که وجوه نازل انسانی نیز از جمله مسائل مربوط به ۱۸+ که دیگر باید بگوییم 8+ که شکل صنعت به خودش گرفته نیز پیچیده تر و گسترده تر خواهد شد.
به هر روی موضوع جالبی است.
۲. تشکر می کنم بابت این پست. من همیشه تشنه دریافت دیدگاه های ایرانیان در مسائل پیشرفته روز و آینده دنیا و به ویژه ایران هستم. ای کاش از این دست مطالب که به نظر جنبه تالیفی و درونی دارد و در ذهن و زبان هموطن فارسی زبانمان جاری می شود بیشتر و بیشتر شود. باور من اینست که این گونه اظهار نظرها و چالش های فکری، زمانی که به داخل سرزمینمان می آید خیلی خوب به دل می نشیند و انگیزه درک و حس آن را بیشتر می کند.
۳. ای کاش تا آنجا که می توان از کشور خودمان مثال یا آمار و داده و ... آورد تا بتوان هم مجال بیشتری برای اندیشیدن داشت (چرا که نزدیکتر است) و هم امکان همفکری، آینده نگری، ایده پردازی، تصمیم گیری، گفت و شنود و ... را بالاتر برد.
پاینده باشید.