ایلان ماسک که مغز متفکر اسپیساکس است و مارک زاکربرگ فیسبوک، در حال خواندن داستانهای سوداگرانهی نویسنده اسکاتلندی ایان ام بانکس هستند. صرف کتاب خواندن این دو بزرگ تکنولوژی ارزشمند است اما چه چیزی باعث شده تا به موضوعات علمیتخیلی علاقمند شوند؟ این اولین باری نیست که ماسک از نوشتههای بانکس قدردانی میکند.
او نوشتههای بانکس را روی برخی از کپسول های بدون سرنشین اسپیسایکس استفاده کرده و از این راه علاقهی خود را به او نشان میدهد، جملاتی از کتابهای بانکس، مثل فقط به دستورالعمل ها عمل کنید و من هنوز هم عاشقتم.
بانکس تاکنون ۲۹ رمان نوشته است اما بهترین اثر او از سری داستان های علمی تخیلی The Culture است که اتفاقات صد سال آینده را بیان میکند. The Culture دورانی را نشان میدهد که در ان قحطی انسان است. او در کتابش تمام تخیلاتی را برای چنین آیندهای پیشبینی شده، استفاده کرده است. سفر با سرعت نور، سفینههای خود آگاه، فناوری نانو و اقامتگاههای فضایی که اکوسیستم آنها را نمایش میدهد و شامل میلیونها تن هوش مصنوعی است.
مارک زاکربرگ در حال حاضر مشغول خواندن رمان Excession است. او ماه گذشته کتاب The Player of Games را خوانده بود.
در کتاب The Culture هیچ دولت مرکزی وجود ندارد. هم امور روزانه و هم تصمیمات قانونی توسط هوش مصنوعی به نام ذهن مدیریت میشوند. ذهن در واقع چیزی است که به عنوان هوش مصنوعی قوی و برتر مطرح شده است. چیزی که به طور کامل خود آگاه است و شخصیت دارد. این هوش مصنوعی در سطوح بالاتر تصمیم گیری میکند و به شهروندان اجازه میدهند تا در اوقات فراغت خود کارهای مورد علاقهی خود را انجام دهند.
در داستان The Culture افرادی مثل ماسک و زاکربرگ اصلا وجود ندارند.
در این تصور از آینده خبر از هیچ نابغهی کارآفرینی مثل ماسک و زاکربرگ نیست. ذهنها قابلیتهای بسیار بالایی نسبت به شهروندان عادی دارند. هیچ پولی وجود ندارد. در واقع این ذهنها هستند که همه چیز را برای شهروندان عادی مهیا میکنند.
همانطور که حدس میزنید در این دنیا همه چیز به خوبی و خوشی نمیگذرد. بسیاری از شهروندان از ارگان های دارویی استفاده میکنند که مستقیما مواد مخدر را به خون آنها وارد میکند. در قلب داستان بانکس از مشکلات و احتمال وقوع آنها سخن گفته شده است. برای همین هم خیلی عجیب نیست که ایلان ماسک و مارک زاکربرگ به سمت این کتاب کشیده شوند.
زاکربرگ در فیسبوک روی هوش مصنوعی کاربردی کار میکند. هوش مصنوعی که روی مسائل خاص تمرکز دارد. مثلا هوش مصنوعی که تصویر شما را در یک عکس تشخیص میدهد و آنچه را که به اشتراک میگذارید و علت علاقهتان به آنها را میفهمد.
اما ایلان ماسک به هوش مصنوعی به عنوان یک بحران نگاه میکند. او میلیون ها نفر را مامور کرده تا مطمئن شود که هوش مصنوعی به شکلی انسان دوستانه توسعه داده میشود. او بارها اشاره کرده است که هوش مصنوعی میتواند خطرناکتر از سلاحهای هستهای باشد. همین مارس گذشته بود که ماسک میگفت احتمالش است که هوش مصنوعی پیشرفته ما را دستگیر کند و با تزریق دوپامین و سروتونین احساسات ما را تحت کنترل خود بگیرد.
اگر خیلی خوش شانس باشیم، مانند حیوان خانگی با ما رفتار خواهد شد.
به نظر میرسد ماسک از نوع بشریت موجود در این کتاب هراسان است. ایلان خیلی صادقانه نظر خود را دربارهی رمان بانکس نوشته است.
جالب است که بدانیم این مردان دربارهی آیندهی هوش مصنوعی چه میاندیشند. مارک زاکربرگ به این قضیه به عنوان یک فرصت نگاه میکند. اهرمی که تعاملات انسانی را بهبود داده و برای او سودمند است. ولی ماسک نگران است. او این سود را یک شمشیر دو لبه میبیند. چون ممکن است روزی فرا رسد که هوش مصنوعی علیه سازندگان خود شورش میکند.
در رمان Excession بانکس که به تازگی هم منتشر شده، ذهن با هوش برتری نسبت به خود مواجه میشود و اتفاقات حول این مسئله رخ میدهد. جملهای که در ادامه امده است بخشی از همین کتاب است که نظر یک ذهن را دربارهی انسان بیان میکند.
به این انسانها نگاه کنید. چه طور میتواند این عصر یخبندان را زندگی بنامد؟ سن میگذرد. امپراتوری های مجازی ظهور میکنند و ناپدید میشوند و انسان با دهان باز منتظر بیهودگیهای جدیدی نشسته است.
تعدادی از دانشگاهیان هستند که به آمدن هوش مصنوعی قوی اعتقادی ندارند و فکر میکنند که اگر قرار باشد چنین اتفاقی هم بیفتد، زمان زیادی تا آن مانده است. در واقع گفتهی ماسک برای آینده بشریت با وجود اینکه از آن هراس دارد، کاملا منطقی به نظر میرسد.
در کتاب In the Culture مردانی مثل زاکربرگ و ماسک وجود ندارند چون جامعه به آنها نیازی ندارد. ذهن مراقب همه است، چه خوب چه بد، زیرا معتقد است انسانها نمیتوانند جامعهی خود را هدایت کنند. شاید اگر هوش مصنوعی قوی پیادهسازی شود، همین اتفاقات رخ دهد. برای همین است که ماسک از این آینده میترسد.
باتشکر.