سرانجام تکنولوژی رابط ماشین و مغز (BMI) مانند آنچه در فیلمهایی چون Transcendence و Edge of Tomorrow به نمایش درآمد مورد توجه عام قرارگرفته است و استارتآپهایی نیز در این حوزه شروع به رشد کردهاند. Muse headband که ابزاری برای تمرین و ترغیب مغز به آرامش و خونسردی است بهتدریج جایگاه خود را در محیطهای واقعی پیدا کرده است. شرکت Emotiv BMI نیز قصد دارد کنترل محیطهای مجازی با کمک افکار و حالات صورت را ممکن سازد.
باوجود اندک شهرت بهدستآمده از یوتیوب و مقالات منتشرشده، هنوز بسیاری از مردم (حتی دوست داران تکنولوژی) نمیتوانند تصور کنند که کنترل توسط مغز تکنولوژیک انسان چیزی است که باید به همین زودی شاهد ظهورش باشند. البته باید دانست که این تکنولوژی نیاز به زمان زیادی برای توسعه دارد.
رابط ماشین و مغز، همانند پرینترهای سهبعدی، چندین دهه پیش از آنکه نظر رسانههای اصلی را به خود جلب کند، درحالتوسعه بوده است. (اولین پرینتر سهبعدی در سال ۱۹۸۳ توسط Chuck Hull ساخته شد). محققانی چون Walter Hess در دههی ۱۹۲۰ میلادی به تحریک بخشهای مختلف مغز حیوانات میپرداختند و این آغاز راهی بود که اکنون حوزهای نوین و هیجان برانگیز را در تقاطع تکنولوژی و عصبشناسی به وجود آورده است. درک آنچه تا امروز بهدستآمده میتواند کمک بسیاری به درک آنچه در آینده ممکن است رخ دهد بکند.
در BrainGate، طرحی پژوهشی در حوزهی BMI که خاستگاه آن دانشگاه Brown بوده است، دستیابیهای پیدرپی به موفقیت، شهرت جهانی برای آزمایشگاه این طرح رقم زده است. ازجملهی مهمترین این موفقیتها حرکت دادن موس و بازوی رباتیک توسط بیماران فلج در این مرکز است که به لطف کاشت دوجینهایی از میلههای نازک پوشش یافته در الکترود، در قشر حرکتی مغز آنها صورت پذیرفته است. این موفقیت بزرگ ۸ سال پیش اتفاق افتاد و این طرح تاکنون با پیشرفتهایی عالی ادامه یافته است.
به نظر میرسد کسبوکارهای موفقی میتوانند از دل تکنولوژیای که ممکن است بتواند تواناییهای انسان را از طریق پیوند با مغز خود گسترش دهد، رشد کنند. نیازی نیست بگوییم که تکنولوژی BMI برای همیشه محدود به کارآزماییهای بالینی نخواهد بود. دکتر Jason Perge، یکی از برترین محققان در BrainGate، در پاسخ به این سؤال که در صورت قابلاستفاده بودن این تکنولوژی برای عموم مردم چه پیامدهای تجارتی برای آن وجود خواهد داشت، میگوید:
زمانی که یک تکنولوژی با ارزش بالینی هماهنگ با ارزش تجاری توسعه داده شد، ایجاد شرکتهایی در اطراف آن تقریباً امری بدیهی است.
او همچنین معتقد است که نیازی نیست BMI بیشازاندازه در بازار مقبولیت داشته باشد، قابلیت ساده برای پاسخ دادن به تلفن، باز کردن قفل در ماشین یا پیدا کردن وسایل، تنها با کمک فکر، گسترش BMI را عملی و اقتصادیتر میکند.
در کنار شرکتهایی که بر روی BMI کار میکنند، برخی شرکتهای دیگر نیز درحالتوسعه تکنولوژیهای بهبود بخش دیگر در حوزهی حواس، بهخصوص در دنیای واقعیت افزوده هستند.
مهندسان در Innovega در تلاشاند تجربهی همهجانبهتری ازآنچه عینک گوگل در اختیار کاربر قرار میدهد فراهم کنند. هدست آنها با یک جفت لنز طبی ترکیب شده تا تجربهای بسیار همه جانبه تر از هر چیزی در بازار هست را خلق کند (نمونه کار آنها را در اینجا ببینید).
Innovega شاید چیزی فراتر از پیشرفتهای کنونی باشد، اما در میدان تنها نیست؛ دلایل کافی وجود دارد که باور کنیم گوگل تنها به تولید لنزهای کنترلکنندهی قند خون اکتفا نخواهد کرد. بهعلاوه سامسونگ نیز از قافله عقب نمانده و در حال کار کردن بر روی تبلتهایی است که با افکارتان قادر به کار کردن با آن خواهید بود. به نظر میرسد گسترش این تکنولوژیهای تلهکینتیک اجتنابناپذیر است، درست همانطوری که کامپیوترهای شخصی در مدتزمان کوتاهی گسترش یافتند.
داستانهای علمی تخیلی دیگر چندان هم دور از واقعیت نیستند و در سالهای آتی شاهد گسترش ظرفیت انسان توسط جایگزین کردن مغزهایمان بهجای ابزار عادی و گجتها خواهیم بود. با کاشتهای مغزی که به عنوان جراحی لیزر در دههی حاضر شناخته میشوند، آیندهی انسان در انتهای مسیری قرار خواهد گرفت که بسیاری از ما آمادگی روبرویی با آن را نداریم.
شاید ما نتوانیم حدس بزنیم کدام یک از تکنولوژیهای ارتقاء دهنده پیش از بقیه بازار را به لرزه درخواهد آورد؛ اما واضح است که اگر نوعی از تکنولوژی بتواند اثربخشی انسان را بالا ببرد، بشر صرفنظر از خطوطی که برای انسان بودن در حال حاضر میشناسد، به دنبال کسب آن خواهد بود.
برای کارآفرینان تکنولوژی، این به مفهوم نیاز به ساخت نرمافزار و اپلیکیشنهایی که مناسب برای دنیای کامپیوتر در آینده هستند است. برای قانونگذاران بدون شک این بدان معناست که باید قانونهای جدیدی برای جلوگیری از تجاوز به حریم خصوصی و محدودیتهایی برای پیوند تکنولوژی و عصبشناسی وضع شود. برای مصرفکنندگان، در هرجایی، این به معنای قدرت تفکری فراتر از حدود شخصی با کمک تکنولوژی است. خوشبختانه فکر کردن به این مسائل به ما کمک خواهد کرد هنگام مواجهه با تکنولوژیهای جدید بتوانیم بهتر و درستتر از آنها استفاده کنیم.
یادداشت مترجم: به یا داشته باشیم که عدم درک صحیح از کاربردهای هر نوع تکنولوژی نوپایی میتواند حیات بشر را به نابودی بکشد. ورود تکنولوژی به جوامع مختلف، پیش از وجود احساس نیاز و شناخت دقیق آن توسط مسئولین و عدم فرهنگسازی، بالأخص در کشورهای مصرفکنندهی تکنولوژی، میتواند عواقب جبرانناپذیری را در پی داشته باشد. درهرحال کشمکش میان بدی و خوبی، دقیقاً مشابه به آنچه در فیلمهای علمی تخیلی دیدهایم، بر سر استفاده از تکنولوژیهایی که به هر نحوی میتوانند بشر را قدرتمندتر سازند همواره وجود داشته و خواهد داشت. تصور کنید از همین فردا به کمک تکنولوژی قادر به استفاده از تلهپاتی و کنترل محیط اطراف توسط ذهنمان باشیم، آیا ظرفیت بهکارگیری چنین کاربردی را داریم؟ آیا عموم مردم تصور درستی از کاربردهای آن خواهند داشت؟ آیا، آیا، آیا... . بهعنوان یکی از علاقهمندان به تکنولوژیهایی که با انسان در ارتباط بسیار تنگاتنگی هستند همیشه دو حس متضاد داشتهام، حس نگرانی از عدم توانایی در روبرو شدن با آنها بهطور صحیح و حس هیجان و انتظار بیصبرانه برای روبرو شدن با انسانی فراتر از انسان؛ شکی نیست که نه فقط این دسته از تکنولوژیها، بلکه هر نوعی از دستاوردهای بشری باید در خدمت تبدیل انسان حاضر به «انسانی بسیار انسانی» باشند.
غالبا تکنولوژی در دست سرمایه گذاران بزرگ است. ابزاری برای کنترل مردم و خلق ثروت. این مسئله از آن دست مقولاتی نیست که بتوان با آگاه سازی و روشنگری مردم، ضمانتی را برای سلامت استفاده از آن پدید آورید. از اندیشه ۷ میلیارد یا ۸۰ میلیون انسان باید بیرون آمد. آنهایی که این ابزارها را ابداع، تولید و توزیع می کنند پیش از آن برایش پلن نظامی، فرهنگی، تجاری و ... هم ترسیم می کنند و هر مولفه ای که شما از آن برای بشریت بیم و خوف دارید دقیقا بخشی از پازل بزرگ مدیریت جهان توسط سرمایه گذاران غول است که ما خوش خیالانه آن را به حساب فراموشی یا غفلت آنها می گذاریم! در خبرها فراوان می خوانیم که دانشمندان به فلان راز مغز پی برده اند که بلافاصله به درمان فلان بیماری یا بهبود فلان روش اشاره می گردد و خب در نگاه نخست نیز تحسین و تمجید می طلبد. اما در سوی تاریک ماجرا چشم های منتظریست که برای تجاری سازی و کنترل بشریت دوخته شده اند و نقشه هایی که همه این کارهای تحسین برانگیز هر یک در گوشه ای از آن تعریف شده اند! بلی شاید از نظر شما توهم به نظر آید اما خب ناگهان چقدر زود دیر می شود ...
پ.ن
ما متاسفانه در این حوزه پرشتاب از تولید فکر و اندیشه عقب مانده ایم نه یک فرسنگ که هزاران فرسنگ.