در سال ۲۰۰۸ میلادی زمانی‌که سیستم‌های بانکی دچار یک بحران اقتصادی شده بودند، یک سیستم پولی دیگر ظاهر شد که به نظر بسیار جالب می‌رسید؛ تکنولوژی پول دیجیتال مبنی بر یک بانک اطلاعاتی ایمن و غیر متمرکز.

ساتاشی ناکوتامو  برای اولین بار این سیستم الکترونیکی جدید  را مطرح کرد که بدون دخالت هیچ واسطه‌ای اعم از بانک یا هر سازمان دیگری اجرا می‌شد. نامی که به این واحد پول جدید داده شد، بیت کوین بود.

می‌توان گفت بعد از این ماجرا مردم دنیا به سه دسته تقسیم شدند:

دسته‌ای که معتقدند بیت کوین یک کلاه‌برداری آشکار است. دسته‌ی دوم برعکس گروه اول، بیت کوین را یکی از پیشرفته‌ترین تکنولوژی‌های بشر در دهه‌ی اخیر می‌دانند و گروهی که اکثریت قریب به اتفاق‌شان هیچ نظری در این رابطه ندارند.

من جز دسته‌ی دوم هستم ولی علاقمندم بدانم که چرا بقیه با من هم‌نظر نیستند. گروه اول می‌گویند که این فرآیند به علت عدم وجود یک سیستم مرکزی، نوسانات بیش از حد ارزش بیت کوین و  هک شدن برخی از کیف پول‌های کاربران قابل اطمینان نیست.

 ارزش واحد پولی بیت کوین یک افزایش سرسام‌آور هشت هزار درصدی را در یک سال تجربه کرد.

البته بعد از اقدام رَند پال،سیاست‌مدار آزادی‌خواه آمریکا، کمی از نگرانی افراد در این رابطه برطرف شد. او برای اولین بار در تاریخ آمریکا اعلام کرد که کمک‌های نقدی با واحد بیت کوین را نیز قبول خواهد کرد.

البته درک می‌کنم که چرا مردم کمی گیج می‌شوند. این سیستم پولی برمبنای بلاک‌چین  و یک نوع سیستم رمزگذاری محرمانه عمل می‌کند.  در نتیجه مثل یک جعبه‌ی سیاه خطرناک به نظر می‌رسد که بهتر است از آن دوری کنیم. این موضوع قابل درک است ولی بهتر است راه‌های تازه‌ای را که بیت کوین پیش روی‌مان می‌گذارد، بدانیم.

بلاک‌چین در واقع از رمزگذاری برای تخصیص اموال به افراد استفاده می‌کند و یک پایگاه داده‌ی پویاست که به طور مرتب به روز می‌شود. رمزگذاری  شاخه‌ای از ریاضیات است که به ما اجازه می دهد تا الگوریتم ریاضی  ایجاد کنیم که امنیت بالایی برایمان تامین کند. در بلاک‌چین از رمزگذاری استفاده می‌شود تا کاربران دوبار یک بیت کوین را خرج نکنند یا اینکه از طریق کیف یک کاربر دیگر پرداختی انجام ندهند.

در دنیای واقعی تعداد زیادی از این پایگاه داده‌ها مثل حساب‌های بانکی وجود دارد که سوابق‌شان توسط سازمان‌ها نگه‌داری می‌شوند و به همین دلیل هم می‌توان آن‌ها را تغییر داد، به آن‌ها آسیب زد و یا گم کرد. بنابراین تنها کاری که ما می‌توانیم انجام دهیم اعتماد کردن به نهاد هایی است که این اطلاعات را نگه می‌دارند.

این در حالی است که بلاک‌چین یک پایگاه داده‌ی عمومی است و به طور مداوم توسط نرم‌افزاری که روی هزاران رایانه در سراسر جهان اجرا می‌شود، به روز می‌شود.

نیک کری، مدیرعامل بلاک‌چین، می‌گوید:

بیت کوین یک سیستم رهایی‌بخش و انعطاف‌پذیر است. ما به هیچ بانکی احتیاج نداریم.

از آنجایی که در بلاک‌چین هر تغییری قابل مشاهده است، به جای اعتماد به یک سازمان باید به یک شبکه‌ی کاملا غیر متمرکز اعتماد کنیم.

بلاک‌چین در ابتدا فقط برای فعال کردن معاملات بیت کوینی استفاده می‌شد اما با گسترش آگاهی مردم از ارزش پول، کاربران متوجه شدند که ایده‌ی بلاک‌چین می‌تواند در موارد دیگری که قوانین مالکیت درست حسابی ندارند نیز استفاده شود. یکی از جالب‌ترین مثال‌هایی است که در این رابطه می‌توان زد مربوط به هندوراس است. این کشور که یکی از فقیرترین کشورهای امریکای لاتین است اعلام کرده که می‌خواهد برای ثبت معاملات اقتصادی خود از بلاک‌چین استفاده کند.

شرکت ascribe، نمونه‌ی دیگری است که می‌توان بیان کرد. این استارتاپ به هنرمندان اجازه می‌دهد تا مالکیت دیجیتالی آثار خود را به دست آورند. این ادعای مالکیت مانند برچسبی در بلاک‌چین ذخیره می‌شود و می‌تواند بین افراد مبادله شود.

به هر حال نمی‌توان آینده‌ی بیت کوین را به طور قطع پیش‌بینی کرد. در حقیقت هدف از ایجاد بیت کوین رسیدن به یک واحد پولی جدید نیست. بلکه ابزاری قدرتمند برای کمک به فرآیندهای اقتصادی، حقوقی و اجتماعی است. شاید توسعه‌دهندگان در مورد اینکه چه بر سر بیت کوین می‌آید و  یا اینکه نسل بعدی برنامه‌های بیت کوین چه خواهد بود با هم  تفاهم نداشته باشند اما برای یک چیز امیدواند:

در آینده انحصار و تمرکز وجود نخواهد داشت.