اپل، گوگل و سامسونگ در تلاشاند تا بر روی اطلاعات بدن شما سرمایهگذاری کنند؛ اما آیا واقعاً پول هنگفتی در این کار وجود دارد؟ شرکتهای مختلف فناوری برای خود هدف جدیدی مشخص کردهاند؛ آنها درتلاشند تا خود را بهعنوان بخشی از صنعت درمان جا بیندازند، صنعتی ۳ تریلیون دلاری که تقریباً نمایانگر یکپنجم از اقتصاد ایالاتمتحده است.
سؤالات زیادی در این زمینه مطرح است و تنها بعد اقتصادی مسئله مهم نیست. محققان آیندهای را توصیف میکنند که در آن بدن شما بهطور مداوم و دقیقهبهدقیقه نظارت میشود. گجتهای پوشیدنی و ابزارهای بیسیم همهفنحریف شما سیلی از اطلاعات فیزیولوژیکی را از بدن شما جمعآوری خواهند کرد.
حتی شاید این اطلاعات روزی از طریق بیوسنسور هایی که مانند تاتو روی بدن قرارگرفتهاند یا از طریق ابزارهای کاشته شده در بدن دریافت شوند. این سیل اطلاعات بر روی گوشی هوشمند شما انبار خواهند شد و اپلیکیشنها میتوانند بهطور پیوسته اطلاعات را بررسی کنند و درصورتیکه متوجه خطری شوند آن را به اطلاع پزشک متخصص برساند. هرچند حجم این اطلاعات بسیار زیاد خواهد بود اما چنین امکاناتی با کمک تکنولوژی در آیندهی نزدیک قابلدستیابی خواهند بود.
شرکتهای قدرتمندی که در پشت ایدهی گسترش این تکنولوژی هستند، اپل، گوگل، مایکروسافت و سامسونگاند که همگی ابتکاراتی درزمینهی بهداشت الکترونیک بر روی گوشیهای هوشمند و گجتهای پوشیدنی ارائه کردهاند. درواقع کسبوکار مراقبت از سلامت که بهسرعت در حال رشد است، گام بعدی برای غولهای تکنولوژی به نظر میرسد.
با این نکته شروع کنیم که نوآوریهای گوگل، مایکروسافت و سامسونگ در چندین سال گذشته به دور از هرگونه تغییر بسیار مهمی در بازار بوده است و اپل نیز در حال اضافه شدن به جمع آنها است. اما اپل جدیداً در ارتباط با ساعت جدید خود بستهی سلامتی را معرفی کرده که شیوهی خاص کمپانی برای جمعآوری اطلاعات از دستگاههای تناسباندام مختلف است. اپل با کمک یک کمپین تبلیغاتی بسته سلامت خود را ارائه میدهد. «ما باور داریم که هماکنون تنها در آغاز ارائهی روشهای منحصربهفرد در مراقبت از سلامت برای مشتریانمان هستیم.» این گفتهی Tim Cook مدیر اجرایی اپل به سرمایهگذاران در کنفرانسی تلفنی است.
اما با وجود تمامی تلاشها و راههای مختلفی که این شرکتها برای ارائهی محصولات خود امتحان میکنند، موانعی در رشد این صنعت وجود دارد که چشمپوشی از آنها ممکن نیست. در ادامه به این مشکلات میپردازیم.
بیاعتمادی پزشکان
بسیاری از کارشناسان معتقدند که چالشهای قابلتوجهی مانند مشکل چاقی مفرط که سیستم بهداشت ایالاتمتحده در حال روبرو شدن با آنهاست قابلحل با این اپلیکیشن ها و ردیابها نیستند. باوجود تمام هیجانی که در دنیای تکنولوژی برای گجتهای دیجیتال پوشیدنی و دادههای سلامت شخصیسازیشده وجود دارد، بسیاری از پزشکان از چنین گجتهایی بهعنوان اسباببازیهایی برای مرفهان و افراد تندرست یاد میکنند.
«هر تکنولوژی جدیدی از یک دورهی زمانی شور و شوق اولیه عبور میکند. پسازآن حقایق دلهرهآور وارد ماجرا میشوند.» این گفتهی Steven Ommen، پروفسور پزشکی در کلینیک Mayo است.
بیعلاقگی مصرفکنندگان
در کنار بدبینی پزشکان، بیعلاقگی مصرفکنندگان نیز مانع دیگری خواهد بود. Lynne Dunbrack معاون تحقیقاتی IDC Health Insights میگوید: «همهی کمپانیها به دنبال دادههای سلامت مصرفکنندگان هستند. اما مصرفکنندگان آن اندازه به مدیریت سلامت و یا بازبینی سابقهی سلامت خود علاقه ندارند.»
در این میان برخی افراد نیز معتقدند که زندگی بهتر با استفاده از گجتها ممکن است، تا جایی که دادههای مربوط به تناسباندام خود را بهطور مرتب بهصورت آنلاین با دیگران به اشتراک میگذارند؛ اما این اندازه شور و اشتیاق اندکی غیرطبیعی است. برای بسیاری از افراد که یک دستگاه پیگیری وضعیت تناسباندام میخرند الگوی استفاده از دستگاه رفتهرفته به وضعیت رژیمهای غذایی و عضویت در باشگاههای ورزشی نزدیک میشود. همهچیز باقدرت شروع میشود و رفتهرفته فرد سست میشود. با توجه به آنچه محققان بازار میگویند، یکسوم افرادی که گجتهای پوشیدنی مرتبط با تناسباندام میخرند پس از شش ماه، استفاده از آنها را متوقف میکنند.
موانع جمعیتشناختی
یک مسئلهی چالشبرانگیز توجه به قشر مصرفکنندهی این دستگاههاست. مردمی که گرایش به استفاده از محصولات بهداشتی دیجیتال دارند اغلب افراد مرفه و تحصیلکرده هستند. افرادی که نگران سلامتی خود هستند؛ اما افرادی که به بیماریهای مزمن دچارند، خصوصاً افرادی که درگیر چاقی مفرط هستند، اغلب فقیر و بیسوادند.
حجم بسیار زیاد دادهها و امکان تحلیل نادرست آنها
«اینیک نگرانی بزرگ خواهد بود که تأمینکنندگان مراقبت از سلامت مقدار زیادی از اطلاعات جدید دریافت خواهند کرد که نمیخواهند.» این گفتهی Bill Hanson مدیر ارشد اطلاعات پزشکی سیستم مراقبت از بهداشت دانشگاه Pennsylvania است. به گفتهی او این شامل بازخوانی ساعتبهساعت وزن، ضربان قلب، فشارخون و مانند آن خواهد بود.
او همچنین اضافه میکند که یکی از مشکلاتی که استفاده از این دادهها دارد این است که پزشکان هیچ زمینهای در مورد این اطلاعات ندارند.Hanson چنین ادامه میدهد: «زمانی که بیمار رو به روی من نشسته است من میتوانم تشخیص دهم که بالا رفتن فشارخون او به خاطر عصبی بودن است؛ اما من این دانش را دربارهی دادههای خارج از محیط پزشکی ندارم.»
تاثیر معکوس تحت نظر بودن
مشکل دیگر در رابطه با دادهی زیاد مورداستفاده برای تشخیص این است که این دادهها بر اساس مفروضات طب پیشگیری هستند. دلیل تحت نظر گرفتن مداوم وضعیت بدن، ممکن ساختن تشخیص و درمان بیماریهایی مانند سرطان سینه و پروستات پیش از پیدایش آنها در فرد بوده اما محققان دریافتهاند که بیشازاندازه تحت نظر داشتن میتواند بیش از آنکه به حل مشکل کمک کند به دلیل تحمیل رویههایی با پالس منفی موجب ایجاد مشکل شود.
استفاده از دادهها در شکایات
به عقیدهی Hunson مورد بعدی مسئلهی استفاده از دادهها در شکایات است. در موارد معالجهی غیر صحیح وکلای شاکیان اغلب میخواهند تمام پیشینهی پزشکی ثبتشده برای موکل خود را در دست داشته باشند. آیا این سوابق باید شامل دادههای مفصل بلادرنگ شامل ضربان قلب باشد؟ او میگوید: «وکلا روزبهروز در استفاده از دادههای پزشکی ماهرتر میشوند.» واضح است که درصورت سوءاستفاده از این دادهها توسط وکلا، مشکلات زیادی به وجود خواهد آمد.
نظارت بر ابزارهای مراقبت از سلامت
سازمان مدیریت غذا و داروی ایالاتمتحده بهتازگی حوزههایی که در آنها به نظارت بر وسیلههای دیجیتال خواهد پرداخت مشخص کرده و بر طبق آن اعلام کرده است که وسیلههای مبتنی بر تناسباندام در حوزهی قلمرو اجراییاش نخواهند بود. وسیلههای کلاس پزشکی مانند تنظیمکنندههای تنفس در خواب نیز باید موافقت FDA و بهطورمعمول تایید یک پزشک را دریافت کنند. همچنین درصورتیکه یک وسیله اطلاعاتی را جمعآوری میکند که ممکن است نقش مهمی در چگونگی درمان بیمار توسط پزشک ایفا کنند، نیاز به تایید پزشک شامل این دسته نیز خواهد بود.
یادداشت مترجم: بیشک پیشرفت تکنولوژی زندگی انسان را در ابعاد مختلف دچار تحول کرده است. اما باید دانست که در عمل گاه موانعی وجود دارند که پیشرفتهای تکنیکال را تبدیل به نوعی از زرقوبرقها و پروژههای بینتیجه میکنند. همواره باید درنظر داشته باشیم که استفاده از تکنولوژی هدفی جز بهتر کردن زندگی انسان ندارد و اگر نوع افکار و زندگی جوامع، افراد و گروهها درنظر گرفته نشوند، پیادهسازی تکنولوژیهای نو ظهور بیفایده خواهد بود.