تکینگی فناوری به برهه ای فرضی در آینده گفته میشود که در آن هوش مصنوعی از انسان قابل تشخیص نیست و همین هوش مصنوعی میتواند نسل هوشمندتری از خود را نیز تولید کند.
با توجه به این تعریف، میتوان عبارت "تکینگی شبیه سازی" را نیز به اینصورت معنا کرد. با این اوصاف تکینگی شبیه سازی زمانی ایجاد خواهد شد که یک جهان شبیه سازی شده غیر قابل تشخیص از واقعیت داشته باشیم.
تکینگی شبیه سازی، موضوعی بود که مهندس اندی فوکس - مدیر فناوری و آموزش شرکت Thinke- در جشنوارهی دیجیتال لندن دربارهی آن صحبت کرد.
آیا واقعیت مجازی تا حدی پیشرفت خواهد کرد که قابل تشخیص از دنیای واقعی نباشد و آیا میتواند بهتر از دنیای واقعی باشد؟
اگر کاربران با دیدن یک نمونهی شبیه سازی شده، آن را به عنوان جهان واقعی بپذیرند میتوان گفت که فناوری واقعیت مجازی به هدف خود رسیده است. در ویدیوی زیر میتوانید نمونه ای از شبیهسازی رانندگی در یک بازی را تماشا کنید که بسیار شبیه به رانندگی واقعی مدل سازی شده است.
استفاده از قدرت شبیه سازی در عرصهی نظامی، مثال دیگری است که میتوان در این زمینه زد. خلبانان ابتدا با استفاده از شبیه سازی پرواز کردن را یاد میگیرند. این شبیه سازی به حدی واقعی است که مغز احساس میکند واقعا دارد یک هواپیما را هدایت میکند.سال گذشته یک زن آمریکایی دارای آسیب نخاعی توانسته بود با همین شبیه ساز ها یک جت جنگنده F-۳۵ را بدون استفاده از دست های خود و تنها با قدرت مغزش هدایت کند.
اما آیا فقط ایجاد تصاویر گرافیکی ۴k و فریب دادن احساسات انسان برای رسیدن به تکینگی شبیه سازی کافی است؟
واقعیت مجازی تنها تولید تصاویر بصری نیست. این فناوری سیستم شبیه سازی بسیار پیچیدهای است که فعلا هیچ مدلی به طور کامل به آن دست نیافته است.
برای همین ممکن است ما هرگز به یک تکینگی شبیه سازی واقعی دست پیدا نکنیم. اما خیلی سخت نیست که محیطی را بسازیم که تشخیص واقعی و مجازی بودن ان برای کاربر مشکل باشد. گرچه برای ایجاد این شک در کاربر، لزوما به تصاویر گرافیکی خیلی خوب نیازی نیست ولی باید به گونه ای عمل شود که در ذهن انسان تاثیر بگذارد. مثلا هنگام تماشای یک فیلم و خواندن کتاب، میدانید که اتفاقات آن در اصل وجود ندارند ولی باز هم احساساتی میشوید و گریه میکنید. اینجاست که مرز بین واقعیت و غیرواقعیت تیره و تار میشود.
فوکس معتقد است مغز انسان یکی از بهترین شبیهسازیهایی است که تاکنون انجام شده است. با این گفته سوال مهمی ناخودآگاه ذهنمان را درگیر میکند. اگر شبیهسازیها تا این حالت به واقعیت شبیه هستند، پس از کجا میدانیم که در حال حاضر در یک شبیه سازی کلی قرار نداریم؟ این سوال از سال ها پیش با برهان تمثیل غار افلاطون بیان شده و سه گانهی ماتریکس و نظریهی شبیه سازی رایانهی بوستروم نیز آن را تایید کرده است.
اینجاست که بحث تکینگی شبیه سازی گسترده تر میشود. اگر ما در یک شبیه سازی کلی قرار گرفته ایم، چه کسی پشت پردهی این شبیه سازی قرار دارد؟ اینکه آیا جهانی که در آن هستیم یک شبیه سازی است یا نه و اینکه فناوری خواهد توانست دنیای شبیه سازی شده ای خلق کند که از دنیای حقیقی قابل تشخیص نباشد، به آسانی قابل پاسخ دادن نیست ولی مسئله ای است که ذهن بسیاری را درگیر خود کرده است.
هنوز نتوانسته ایم احساس و شعور را وارد دنیای شبیه سازی شده کنیم، اما این گامی است که به آن خواهیم رسید.
از طرف دیگر نیز ربات های هوش مصنوعی برای اینکه بتوانند با دنیای واقعی ارتباط برقرار کنند، از طریق شبیه سازی آموزش میبینند. در واقع با شبیه سازی میتوان به بهبود رفتار هوش مصنوعی در دنیای واقعی کمک کرد.
اگر قصد دارید که هوش مصنوعی را در دنیای واقعی پیاده سازی کنید، بهترین راه این است که ابتدا آن را از طریق شبیه سازی امتحان کنید.