لوسی برید بنیان‎‌گذار شرکتی به نام Feetz است که به تولید کفش‌های پرینت‌شده سه‌بعدی می‌پردازد. این شرکت کار خود را در قلب فضای استارت‌آپی سیلیکون‌ولی شروع کرد و به زودی مشتریان زیادی با او تماس گرفتند و توجه رسانه‌ها را به خود جلب کرد. 

اما او می‌گوید : ما فورا متوجه شدیم که نمی‌توانیم در سیلیکون‌ولی وضعیت خوبی پیدا کنیم. چیزی که ما در تلاش بودیم برای ایجاد آن بودیم، مناسب با فضای آن‌جا نبود.

فاصله‌ گرفتن از مراکز استارت‌آپی مانند سیلیکون‌ولی به شرکت‌ها کمک می‌کند تا از جو خاص حاکم بر آن‌ها رها شوند و بر روی هدف اصلی تمرکز کنند. بنابراین با وجود صدها مشتری بالقوه مشتاق برای خرید، وی محیط دیگری را برای رویکرد تولید جدید انتخاب کرد. لوسی پس از تلاش و فکر بسیار تصمیم گرفت تا به شهر کوچک چاتاگونا نقل مکان کند.

استارت‌آپ او به تازگی توانسته است تا ۱.۳ میلیون دلار سرمایه جذب کند و بعنوان یکی از برجستگان مجله وال‌استریت، برای اولین بار کفش‌های سفارشی و سه بعدی تولید کند.

این تنها مثالی نیست که می‌توانیم در این زمینه ارائه کنیم، براساس لیست برترین شهرهای استارت‌آپی فوربز پروو، یوتا، کالینز، کلرادو و لینکلن جزو ده شهر برتر از این لحاظ شدند که همگی یک شهر کوچک با پتانسیل قوی هستند. اما چرا شهرهای کوچک برای آغاز یک کسب‌وکار جدید مناسب‌تر هستند؟

۱) مراکزی برای صنایع خاص

در حالی که برخی شهرها بعنوان مراکزی برای استارت‌آپ‌های تکنولوژی شناخته شده‌اند، دیگر شهرها برای صنایع مختلف مناسب هستند. کارآفرینانی که بتوانند موقعیت جغرافیایی ویژه مربوط به یک صنعت خاص را پیدا کنند، موفق‌تر خواهند بود. 

ایجاد یک استارت‌آپ به میزان زیادی تمرکز نیاز دارد. بودن در یک شهر کوچک به استارت‌آپ کمک می‌کند بتواند روی موضوع خاصی تمرکز کند و یک چیز منحصربه‌فرد ایجاد کند. به عنوان مثال Zingerman یک کسب‌وکار ۵۰ میلیون دلاری است که موقعیت آن در شهر آن‌آربور (مرکزی برای دسترسی به بهترین مواد غذایی) امکان امپراطوری موادغذایی در بخش خصوصی را به آن داده است.

۲) هزینه‌های پایین‌تر

هزینه‌هایی که یک شرکت نسبت به سودش متحمل می‌شود، باید کمترین میزان خود را داشته باشد. در صورتی که این هزینه‌ها بیش از حد معمول باشند ضربه‌ی بزرگی را به آن شرکت وارد خواهند کرد. نقل مکان به یک شهر کوچک و معمولی، از لحاظ اقتصادی کمک شایانی به استارت‌آپ‌ها می‌کند.

۳) نیروی کار در دسترس

گریگ جردن مدیرعامل شرکت گراف استوری می‌گوید:

در مکان‌هایی مانند سیلیکون ولی رقابت برای بهترین استعدادها دشوار است، به ویژه این‌که شرکت‌هایی مانند فیسبوک یا گوگل در این منطقه قرار دارند. اما در شهرهای کوچک، می‌توان استعدادهای ناشناخته بسیاری را یافت.

۴) ارزش‌‌ بیشتر در جامعه

بعنوان کارآفرینی که می‌خواهید یک کار متفاوت انجام دهید، توانایی تاثیر بر جامعه محلی باید بخش مهمی از مسیر شما باشد. جردن در این‌باره می‌گوید:

در جاهایی مانند سیلیکون ولی، آستین و یا بوستون یک محیط پرسروصدا وجود دارد، هنگامی که شما در چنین منطقه‌ای با تکنولوژی‌های غیرسنتی قرار دارید باید بین همه‌ی این سروصداها، سروصدای شما بیشتر باشد تا شنیده شوید. اما در شهرهای کوچک می‌توان از پتانسیل بالقوه استفاده نشده بهره‌مند شد.

۵) توسعه ارتباطات قوی‌تر

در شهرهای بزرگ مانند آتلانتا، برقراری ارتباط با همه بسیار سخت است، من حدود یک هفته در یک رویداد شبکه شرکت کردم تا بتوانم ارتباطات جدیدی را ایجاد کنم و با آخرین روندهای شرکت‌ها آشنا شوم، در پایان نیز نتوانستم ارتباط‌های چندان قوی را ایجاد کنم.
اما در شهرهای کوچک مانند نشویل، چاتاگونا و یا چارلستون پیدا کردن افراد، ارتباط با آن‌ها و دسترسی به اطلاعات بسیار آسان است. روابط بین افراد این جوامع به حدی قوی است که با یک ایمیل می‌توانند همدیگر را پیدا کنند.

یادداشت مترجم:  به نظرم اهمیت ترجمه این مطلب در این است که بسیاری از دوستانم تصور می‌کنند، چون اهل شهرهای کوچکتر هستند و در تهران مستقر نیستند باید قید راه‌اندازی استارت‌آپ را بزنند و یا اینکه به تهران مراجعه کنند، در حالیکه به شخصه اطمینان دارم اگر بتوانند کسب‌وکار نوپای خود را به خوبی مدیریت کنند قادر خواهند بود موفق‌ترین استارت‌آپ‌ها را از کوچکترین شهرها راه‌اندازی کنند. با این وجود از ۸ موردی که در متن اصلی این مطلب دیدم، ترجیح دادم فقط ۵ تایشان را انتخاب کنم، چراکه سه مورد دیگر با فضای کسب‌وکار و فرهنگی جامعه ما سازگاری چندانی نداشتند.