همان‌طور که هر پدر و مادر موفقی یک راه سرگرم‌کننده، برای ترغیب کودک خود جهت انجام کارهای خوب پیدا می‌کند، جای تعجب نیست که این اصول برای انگیزش بزرگسالان نیز وجود داشته باشد. سرگرمی حواس‌پرتی لذت‌بخشی است که ذهن و بدن را از هر کار جدی دور می‌کند، اگر چه با تفریح و بازی همراه است اما در عملکردهای اجتماعی، کسب‌وکار و هر زمینه‌ی دیگری موثر است.

دولت‌ها برای تشویق شهروندان به شرکت در رفتارهای مدنی و یا کسب‌وکارهای مختلف برای انجام دقیق کارها از دو تکنیک ترس و پول استفاده می‌کنند، اما این روش‎‌ها اغلب بی‌فایده هستند. روشی به نام "تئوری تفریح" ادعا می‌کند که استفاده از سرگرمی برای تغییر رفتارهای بشر و بهتر شدن آن‌ها بسیار موثرتر از جریمه و موعظه است. براساس تئوری تفریح آسان‌ترین راه برای تغییر رفتار مردم و بهبود آن‌، اضافه کردن سرگرمی به آن است.

چند مثال ملموس از تئوری تفریح

براساس مطالعاتی که انجام شده است، بالارفتن از پله‌ها برای سلامتی بهتر از آسانسور و پله‌برقی است. اما قانع کردن مردم برای بالارفتن از پله‌ها در جایی که آسانسور یا پله‌برقی وجود دارد سخت است. تئوری تفریح به راحتی می‌تواند این مسئله را حل کند، آن‌ها پله‌ها را به شکل پیانو طراحی کردند و پس از این کار، ۶۶ درصد بر تعداد استفاده کنندگان از پله‌ها افزوده شده است.

در فیلم زیر راهکار ساده و جذاب این تئوری را ببینید.

 
انداختن زباله‌ها در سطل زباله کار بسیار سختی نیست، اما بسیاری از مردم هنوز هم زباله‌های شان را روی زمین می‌ریزند. آیا راهکاری برای بهبود این وضعیت وجود دارد؟ تئوری تفریح می‌گوید مردم عاشق چیزهایی هستند که سرگرم‌کننده باشد. به نظر شما اگر تمام سطل‌های زباله به یک ماشین بازی تبدیل شوند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
این همان چیزی است که ثابت می‌کند، خلاقیت می‌تواند نقش مهمی در تغییر رفتار و در نهایت فرهنگ‌سازی جامعه داشته باشد.
اکثر مدیران یا کسانی که مسئولیت‌های بزرگی بر عهده دارند، همواره می‌پرسند که چگونه در مردم یا کارکنان‌مان انگیزه ایجاد بکنم؟ اما براساس تئوری تفریح این سوال کاملا اشتباه است، بهتر است بپرسیم چه شرایطی را باید ایجاد کنیم تا مردم سرگرم شوند؟!