جانی ایو (Jony Ive) مدیر بخش طراحی اپل با صراحت تمام گفته است که گوشیهای شیائومی (Xiaomi) یک دزدی واضح از طرحهایی است که در تیم طراحی اپل مدتها برای آن زحمتکشیدهایم؛ اما شیائومی شرکتی نیست که از اپل بترسد، شیائومی برای خودش غولی است که در حال بیدار شدن است و هماکنون در سرزمین شگفتی ها حکمرانی میکند. تقابل چین و امریکا همیشه برای من جالب بوده و تفاوتهایی که فرهنگی غرب و شرق که منجر به ایجاد رفتارهای متفاوتی در حوزههای مختلف ازجمله کسب وکار میشود نیز این تقابل جنگ مانند را جالبتر میکند. همین علاقه بهانهای شد تا کمی در مورد این غول بزرگ که شاید یکی از فرزندانِ اژدهای چین است تحقیق کنم و با شما به اشتراک بگذارم.
شیائومی را جوان چشمبادامیای به نام Lei Jun تأسیس کرده و هم اکنون بهعنوان سومین فروشنده بزرگ تلفنهای هوشمند بعد از سامسونگ و اپل شناخته میشود؛ اما چون قلمرو پادشاهی این برند به چند کشور مشخص مثل چین سنگاپور و هند و ونزوئلا و جدیداً برزیل و مکزیک محدود است شاید اولین بار است که نام شیائومی را میشنوید. شیائومی در چین در رتبه اول فروش گوشیهای هوشمند قرار دارد و اخیراً بهعنوان ارزشمندترین شرکت تکنولوژیک شناختهشده و سرمایههای عظیمی هم جذب کرده است. بنا به علتهایی که در ادامه خواهم گفت هیچ بعید نیست که اپل و سامسونگ را پشت سر بگذارد و در دنیا هم یکهتازی کند، بههرحال افزایش ۲۱۱ درصدی در سهم بازار بین سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ چیزی نیست که بهراحتی از کنار آن بخواهیم عبور کنیم.
شیائومی سه محصول مشخص ارائه میدهد، گوشیهای هوشمند، اپلیکیشن و گجت های الکترونیک متنوع دیگر؛ اما این کاری است که خیلی از برندهای دیگر با توجه به بازار عظیمی که برای این محصولات وجود دارند انجام میدهند، در نتیجه تفاوت ها را باید در جای دیگری جستجو کنیم.
شیائومی در زبان چینی به معنای ارزن (نوعی دانه شبیه برنج) است ولی لی جون که به نظر از دین بودا پیروی میکند معتقد است که یک ارزن برای یک بودیست بهاندازه یک کوه بزرگ است. همین بینش بودائی نشان از این دارد که شیائومی میخواهد از چیزهای کوچک شروع کند و تمایلی به کمالگرائی در اول راه ندارد هرچند لی جون مصمم است که انقلابی در عرصه اینترنت همراه به پا کند.
مدل کسبوکار شیائومی در نوع خود جالب و متفاوت از استراتژیهای رقبای خود است، شیائومی در فروش گوشیهای هوشمند کاملاً چینی بودن خود را ثابت کرده است و بنا به گفته لی جون گوشیهایش را بسیار نزدیک به قیمت تمامشده میفروشد و سود بسیار ناچیزی دریافت میکند اما برای جبران این سوددهی دوره زمانی فروش هر محصول خود را طولانیتر میکند و برای محصولات خود معمولاً یک دوره عمر ۱۸ ماهه در نظر میگیرد تا از افت قیمت مواد اولیه در این مدتِ نسبتاً طولانی، استفاده کند؛ این در حالی است که سامسونگ دوره عمر ۶ ماهه برای محصولات خود دارد و حاشیه سود بالاتری نیز دریافت میکند. شاید استفاده از این روش است باعث شده است که قیمت یک گوشی MI4 حدوداً یکسوم یک آیفون ۶ باشد. شیائومی تصمیم دارد که در سال ۲۰۱۵ میلادی ۱۰۰ میلیون گوشی در سراسر جهان بفروشد.بااینکه شیائومی از راه فروش سختافزارهای تکنولوژیک سودآوری دارد ولی در مدل کسبوکار خودش سختافزار را بهعنوان ابزاری برای نفوذ در بین مردم در نظر گرفته و برنامه اصلی خودش را سودآوری از راه نرمافزارهای موبایل، تمهای شخصیسازیشده، ویدئو و ابزارهای جانبی سختافزاری مانند تجهیزات خانههای هوشمند قرار داده است به همین خاطر است که Hugo Barra معاون شیائومی میگوید که شیائومی بیشتر ازآنچه یک شرکت سختافزاری باشد یک شرکت نرمافزاری و اینترنتی است. به نظر میرسد در وضعیت کنونی که گوشیهای هوشمند از یک کالای لوکس و گران در حال تبدیلشدن به یک کالای مصرفی و یکبارمصرف هستند این استراتژی یک انتخاب کاملاً هوشمندانه و درست است.
علیرغم اینکه اپل به فروشگاههای گسترده و شیک خود در سراسر دنیا مینازد شیائومی بهجز چند فروشگاه محدود تقریباً هیچ فروشگاهی ندارد و بر روی فروش آنلاین تمرکز کرده است تا هزینههای سربار فروشگاه داری را کاهش دهد و بهجای آن بر روی شبکههای اجتماعی تمرکز کرده است چراکه معتقد است شبکههای اجتماعی راهی است که بهترین امکان را برای بازاریابی دهانبهدهان بین کاربران فراهم میکند.
شیائومی در کنترل عرضهای که متناسب با تقاضا باشد دقت ویژهای دارد و با فروشهای ویژهای که برای تعداد محدودی از محصولاتش قرار میدهد و همچنین کنترل دائمی موجودی محصولاتش همیشه سعی میکند عرضه را عقبتر از تقاضا نگه دارد تا قیمتها افت نکند. این دقیقاً مخالف جهتی است که اپل و شرکتهای مشابه دیگر عمل میکنند چراکه آنها معمولاً یک عرضه بسیار زیاد را ایجاد میکنند تا فروشگاههای خردهفروشی خود را در سراسر جهان پر کنند و سپس شروع به فروش محصولات خود میکنند و بیم این را هم دارند که تعدادی از محصولاتشان نیز فروش نرود.
شاید جالبترین و متفاوتترین استراتژی شیائومی کاری است که برای توسعه محصول خود انجام میدهد، شیائومی از توسعه محصول بهعنوان راهی برای وفادار سازی مشتریانش استفاده میکند. این شرکت بر مبنای تجربهای که لی جون از زمان همکاری با شرکت kingsoft داشته و در طی این آن با Nokia و Motrola تجربیات مشترکی به دست آورده است و به اهمیت بازخورد گیری از مشتریان پی برده است و همین تجربه موجب شده یک برنامه ضربتی برای بهبود محصولات در شیائومی بهصورت دائمی در حال اجرا باشد. این غول چینی وقتی نسخه جدیدی از یک نرمافزار یا سیستمعامل را عرضه میکند دو روز منتظر میماند تا کاربران آن را تست کنند، سپس بازخوردها را میگیرد سه روز را صرف کد نویسی مجدد و ایجاد تغییرات میکند روز ششم محصول جدید دوباره تست میشود و روز هفتم محصول جدید دوباره عرضه میشود و این چرخه همیشه ادامه دارد. با این استراتژی شیائومی توانسته مجموعه بزرگی از مشتریانی وفاداری را ایجاد کند که بهواسطهی اینکه به نظراتشان احترام گذاشته میشود عاشقش هستند.
استراتژی جالب دیگر شیائومی که آن را از رقبای خود متفاوت کرده شخصیسازی برنامههای کاربردی بر اساس محل است بهعنوانمثال درگوشیهای هوشمندی که در چین عرضه میکند برنامهای نصبشده تا افراد مست با فشردن چند دکمه ساده درخواست راننده کمکی بکنند در حالی این برنامه در نسخههای دیگری که در کشورهای دیگر فروخته میشود وجود ندارد. Hugo Barra میگوید که وقتی میخواستیم وارد بازار هند شویم گروهی از مهندسین را فقط مأمور این وظیفه کردیم که برنامههای بومی برای فرهنگ هند تدوین کنند.
شیائومی نسخه تغییریافتهای از اندروید را بر روی گوشیهای خود نصب میکند این نسخه MIUI نام دارد و شیائومی این امکان را فراهم کرده است که دیگر کاربرانی که به هر نحوی از نسخههای دیگر اندروید استفاده میکنند بتوانند MIUI را بهصورت رایگان دانلود و نصب کنند.
همین مدل کسبوکار متفاوت شیائومی بود که باعث شد Fast Company آن را بهعنوان نوآورترین شرکت در حوزه تکنولوژی گوشیهای هوشمند بشناسد و گروه مشاورین بوستون نیز از آن بهعنوان یکی از نوآورترین شرکتهای سال ۲۰۱۴ یادکرده است.
به نظر می رسد چینی ها خیلی دوست دارند که یک استیو جابز برای خودشان داشته باشند و جان لی ثابت کرده که از عهده این مسئولیت بر خواهد آمد، ما هم در ایران باید منتظر حضور شیائومی باشیم، شاید روزی رسید که محصولات شیائومی جای محصولات اپل را در دل برندبازهای ایرانی هم گرفت.
سرزمین آفتاب لقب ژاپن میباشد نه چین.
حداقل سواد برای نویسنده شدن چیست؟