سالانه مردم بسیاری در سوانح رانندگی جان خود را از دست می دهند. ستارههای سینما و بازیگران نیز از این امر مستثنی نیستند، با این تفاوت که عدم حضور آنها، شرکتهای تولید کنندهی فیلم را متحمل هزینههای گزافی خواهد کرد. نظر به اینکه در عصر حاضر پیشرفتهای تکنولوژیک زیادی حاصل شده است، با استفاده از تکنولوژیهای کامپیوتری و احیای فرابیولوژیکی میتوان میزان ریسک مرگ ستارههای سینمایی را به حداقل رساند و کمپانیهای فیلم سازی را از تحمل چنین ضرری مصون نگه داشت. البته ماجرا صرفا به اینجا ختم نمیشود و زندگی فرابیولوژیکی جنبههای بسیاری دارد.
پل واکربازیگر هالیوود مثال واضحی از احیای سینمایی است. واکر در سال ۲۰۱۳ در زمان فیلمبرداری بخش هفتم فیلم "Fast and Furious" دریک سانحه رانندگی در ۴۰ سالگی از دنیا رفت. در همین زمان منابعی به سایت هالیوود ریپورتر اعلام کردند که کمپانی یونیورسال قصد متوقف کردن تولید این فیلم را ندارد. مرگ پل واکر هر چند فیلمبرداری این فیلم پرطرفدار را به تعویق انداخت ولی با وارد عمل شدن کلب و کودی دو برادر واکر که شباهت ظاهری به وی داشتند و به کمک CGI و شرکت جلوههای بصری Weta Digital پیتر جکسون، تولید فیلم ادامه پیدا کرد. سرانجام پس از مدتها انتظار این مجموعه در تاریخ ۳ آوریل ۲۰۱۵ اکران شد که با استقبال وسیع منتقدان و تماشاگران روبرو گشت، به طوریکه میزان فروش در سه روز نخست در بازار آمریکای شمالی به ۱۴۳ میلیون دلار رسید و در ۶۵ کشور دیگر تا روز تهیهی این مطلب، فروش خود را به صدر جدول فروش فیلمها رسانده است.
امروزه فناوریهایی وجود دارند که امکان ایفای نقش بازیگران سرشناس را حتی مدتی پس از مرگ آنها فراهم میکنند. این روش در گذشته در مورد Brandon Lee نیز مورد استفاده قرارگرفته است. براندن لی، پسر بروس لی، به طور تصادفی در مجموعهای در سال ۱۹۹۳ کشته شد، او در زمانی که تنها ۲۸ سال داشت، سر صحنه فیلمبرداری فیلم The Crow به صورت اتفاقی به خاطر شلیک اسلحه جان سپرد. گروه تدارکات اشتباها تفنگ را به جای گلولههای مشقی با گلولهی واقعی پر کرده بودند.بنابراین درصحنههای نهایی این فیلم بازیگر دیگری که بر روی چهرهاش بازسازی دیجیتالی از چهرهی لی انجام گرفته بود، جایگزین وی شد.
تمامی آنچه که تا کنون گفته شد میتواند در آیندهای نه چندان دور به روشی معمول تبدیل شود. به گفته کارشناسان جلوههای ویژه، بازیگران عصر حاضر تهیهی تصاویرسهبعدی دیجیتالی از چهرهی خود را به منظور استفاده در فیلمهایی پس از مرگشان آغاز کردهاند.
مایک مکگی، بنیانگذاراستودیو جلوههای ویژه Framestore ،که به تازگی با CGI از چهرهی ستاره معروفAudrey Hepburn در یک تبلیغات تجاری شکلات استفاده کرده است، در اینباره میگوید:
فروش حق استفاده ازتصویر پس از مرگ، روشی عالی برای کسب درآمد بازماندگان است. بازیگری که زنده است میتواند با استفاده از اسکنرهای مخصوص یک مدل سهبعدی دیجیتالی از چهرهی خود ایجاد کند، و آن را به یک استودیو بفروشد و حق استفاده از تصویرش را برای مثلا پنج فیلم پس از مرگش به استودیو بدهد. همچنین بازیگران جوانی که در حال تبدیل شدن به یک ستاره هستند، میتوانند چهرهی خود را به صورت دورهای اسکن کنند، در این صورت قادر خواهند بود تا در ردههای سنی مختلف ایفای نقش کنند، چه وقتی که زنده اند و چه پس از فوتشان.
با توجه به توضیحات فوق میتوان گفت، هالیوود در حال حرکت به سوی دوران فرابیولوژیکی است. در مصاحبهای که با هالیوود ریپورتر انجام شده است، طبق گفتهی سرپرست بخش بصری "اسکات اسکوایرز" برخی از استودیوها چهرههای اسکن شدهی بازیگران را به صورت آرشیو نگهداری میکنند.
رابین ویلیامز بازیگر معروف،در سال گذشته استفاده تبلیغاتی از تصویرخود را به مدت ۲۵ سال پس از مرگش یعنی تا سال ۲۰۳۹ میلادی ممنوع کرد. در واقع ویلیامز و وکلای او نوعی از حریم خصوصی را با توجه به تکنولوژی امروز در نظر گرفتهاند. از نظر وی استفاده از عکس بازیگران معروف پس از مرگشان نوعی ثروت باد آورده محسوب میشود.
استودیو Framestore در لسآنجلس، مجهز به یک وسیلهی اسکن سهبعدی چهرههای هنری است و در گذشته بیشتر توسط شرکتهای تولید فیلمهایی با صحنههای خطرناک که نیاز به نسخهی دیجیتال چهرهها دارند، مورد استفاده قرار میگرفت. اما طبق اظهارات مکگی در حال حاضر بازیگران برای داشتن یک نسخهی دیجیتالی از چهرهی خود به این استودیو مراجعه میکنند زیرا فایل دیجیتالی ایجاد شده این دستگاه در نهایت ۲۵۰ مگابایت است که به راحتی در USB جا میگیرد.
با این وجود مکگی اضافه می کند:
داشتن یک مدل سهبعدی برای ایفای نقش فقط به وسیلهی انیمیشن از نظرفنی بسیاردشوار و وقتگیر است. برای استفاده از تصاویراسکنشدهی ستارگانی که فوت کردهاند، باید قادربه تحریکات احساسی که یک بازیگر واقعی حین ایفای نقش تجربه میکند نیز باشید. حتی ممکن است لازم باشد نوعی قالب بندی انجام دهید تا این مدل قادر به بازی کردن نقشی مشابه با بازیگر فوت شده داشته باشد."
با وجود اینکه شبیه سازی دیجیتالی بسیار ساده شده است،ابراز احساسات واقعی هنوز هم امری بسیار دشوار است.
با توجه به توضیحات ارائه شده، تغییرات بسیاری در صنعت تولید فیلم ایجاد شده است ولی این تغییرات فعلا رتبه دهی نشدهاند. مدلهای سهبعدی قابل توجهی وجود دارند، اما به حرکت درآوردن آنها بسیار پرهزینه است. از طرفی هنگامی که انتقال احساسات به میان میآید، مدلهای اسکن شدهی سهبعدی به اندازه همتایان خود ظرافت ندارند و با وجود اینکه به راحتی میتوان آنها را سربریده، معلول و آغشته به خون نشان داد، ابراز احساسات ساده به صورتی که واقعی به نظر برسد وظیفه خطیر و دلهره آوری است و داشتن تماس پوستی یک کابوس به نظر میرسد. به یاد داشته باشید هرقدری که خونریزی ساده است، ابراز احساسات امری بسیار مشکل است."
درآیندهای نزدیک می توانیم شاهد این باشیم که مدلهای اسکن شده برای صرفه جویی در وقت بازیگران مورد استفاده قرارمیگیرند. کارشناس مسائل سهبعدی آنتونی بلور، از شرکت MPC VFX، این موضوع را به عنوان راهی برای غلبه بر برنامههایی که با هم تداخل زمانی دارند، درنظر میگیرد:
آنچه که برای اولین بار اتفاق خواهد افتاد این است که یک بازیگر می تواند به طور همزمان در دو فیلم ایفای نقش کند، زیرا تنها لازم است تا در نماهای نزدیک خودش حضور داشته باشد، و در مابقی فیلم یک مدل دیجیتالی به جای او ایفای نقش خواهد کرد."
گذشته از محدودیتهای فنی، آیندهی سوپراستارها ممکن است توسط این واقعیت که مدلهای سهبعدی برای دستیابی به یک فرمول مشترک خوب نیستند نجات یابد. مکگی میگوید:
من فکر میکنم نیاز به بازیگران جدید به این دلیل است که صنعت فیلمسازی بر پایه شایعهپراکنیهای فراوان در مورد بازیگران مشهور بنا شده است و این صنعت همیشه به شایعهسازی نیاز دارد.