انکارناپذیر است که تلویزیون بخش مهمی از زندگی ما را اشغال کرده است و خاطرات کودکی ما را با کارتون‌هایش ساخته و با سریال‌هایش خانواده‌ها را دورهم جمع کرده است و حتی ابزاری شده است برای نفوذ امواج ماهواره‌ای تا ما را بافرهنگ‌های خوب و بد جهان آشنا کند.
این جعبه جادویی یکی از کاربردی‌ترین و عمومی‌ترین نمودهای تکنولوژی بود که دهان خیلی‌ها را از تعجب باز کرد. در گذشته‌ای نه‌چندان دور انتقال تصویر به‌قدری باورنکردنی بود که مادربزرگ‌های ساده ما از مردان نامحرم بازیگر رخ برمی‌کشیدند و شاید آن اوایل خیلی‌ها تفاوت یک فیلم و واقعیت را درک نمی‌کردند.
اما امروزه که تکنولوژی سرعت رشدی غیرقابل‌باور دارد از مسائلی سخن به میان می‌آید که برای بسیاری از ما هم که با دنیای تکنولوژی درگیر هستیم غیرقابل‌باور به نظر می‌رسد. مسائلی که قرار است آینده صنعت پردرآمد تلویزیون را تغییر دهند.
این روزها صنعت تلویزیون متحول شده است هرچند ما از آن بی‌خبریم و بیشترین تحولی که حس می‌کنیم به همین ستاپ باکس‌های دیجیتالی (STB) محدودشده است. شرکتی به نام Netflix آستین‌هایش را بالا زده تا کاری بزرگ کند و هرروز برای شخصی‌سازی کردن تلویزیون در حال تلاش است. Netflix اینترنت و تلویزیون را باهم ترکیب کرده و کاربرانی که سرعت بالای اینترنت دارند و تلویزیون‌هایشان قابلیت اتصال به اینترنت را دارد می‌توانند با پرداخت حق اشتراک به مجموعه بزرگی از برنامه‌ها دسترسی داشته باشند و به انتخاب خود برنامه مشخصی را به تماشا بنشینند. Neil Hunt مدیر محصول Netflix گفته است که این شرکت به‌شدت بر روی شخصی‌سازی محتوا از طریق هوشمندسازی موتورهای پیشنهاددهنده ( recommendation engine) کار می‌کند چراکه وی معتقد است که محتوای بد وجود ندارد بلکه وقتی یک محتوا در دسترس کاربر درست قرار نمی‌گیرد ازنظر وی بد تلقی می‌شود و اگر بتوانیم هر محتوا را به دست کاربر مناسب برسانیم رضایت همه افراد تأمین خواهد شد. این کار دست فیلم‌سازان را نیز بازتر خواهد کرد تا بتوانند فیلم‌های ویژه‌تر و خاص‌تری بسازند و آن را به دست مخاطبان خاص برسانند. از سویی دیگر با وضعیت فعلی که Netflix ایجاد کرده است فیلم‌سازان نیازی ندارند تا فیلم خود را در نوبت پخش قرار دهند و درنتیجه محدودیت‌های زمانی برای پخش و مدت‌زمان برنامه‌ها نیز ازمیان‌رفته است. درست به همین خاطر اصلاحی به نام binge-whatching متداول شده است که به زمانی گفته می‌شود که مدت‌زمانی نزدیک ۲ الی ۶ ساعت را مشغول تماشای پشت سر هم یک برنامه تلویزیونی می‌شویم. binge-whatching با گسترش سرویس‌هایی مانند Netflix، Hulu و Amazone Prime تبدیل به یک پدیده فرهنگی شده که می‌تواند در نوع خودش آسیب‌زا نیز باشد.
اما اگر کمی دورتر را نگاه کنیم آینده‌ای بسیار متفاوت‌تر را می‌توانیم متصور باشیم. آینده سرشار از شگفتی‌های بصری که ممکن است زندگی واقعی و مجازی را در هم ترکیب کند و خود ما را به بازیگران سریال های تلویزیونی تبدیل کند.

روش‌های داستان‌گویی متحول خواهد شد

روزهای آغازین تولد تلویزیون تولیدکنندگان برنامه‌های تصویری هنوز درک درستی از این نداشتند که با این ابزار جدید چه‌کارهایی می‌توانند بکنند و چون قبلاً به رادیو عادت کرده بودند به دنبال تصویرسازی برای همان برنامه‌هایی بودند که از رادیوپخش می‌شد. ولی رفته‌رفته تلویزیون قابلیت‌های خود را نشان داد و نوع داستان‌گویی تصویری را یک گام به جلو برد. همین اتفاق همین‌الان در حال رخ دادن است و در آینده نیز بیشتر به چشم خواهد آمد. امروزه با به وجود آمدن یک فناوری به نام omniplatform به‌زودی همه برنامه‌ها و نرم‌افزارها فارغ از سیستم‌عامل در همه سخت‌افزارها به‌راحتی کار خواهند کرد. این تحول به همراه این واقعیت که امروزه مردم بیشتر از تلویزیون‌های بزرگ با گوشی‌های هوشمند و تبلت ها مشغول هستند باعث خواهد شد تا گونه جدیدی از تصاویر چندتکه پدید آیند. بدین معنا که ممکن است شما در اتاق نشیمن خود چند سخت‌افزار باقابلیت پخش تصویر داشته باشید و تصمیم به تماشای یک سریال بگیرید، در این وضعیت ممکن است هر یک شخصیت‌های سریال در یک از اسکرین‌های موجود ظاهر شوند و شما همزمان بتوانید با چرخاندن سرِ خود، صدا و تصویر هر شخصیت را از سویی متفاوت بشنوید و ببینید.
تغییر روش‌های روایت گری به این‌ها محدود نیست و ممکن است هیجان‌انگیزتر از این‌ها هم باشد. فرض کنید شما در حال تماشای یک سریال باشید و ناگهان متوجه می‌شوید که بازیگران منتظر یک عکس‌العمل از سوی شما هستند و شما هم جزوی از ماجرای داستان هستید و باید وظیفه مشخصی را انجام دهید. این نوع داستان‌گویی با پیشرفت هر چه بیشتر هوش مصنوعی کاملاً امکان‌پذیر خواهد بود و دور از واقعیت نیست.
درعین‌حال بیننده‌ها نقش بسیار چشمگیری در روند جلو رفتن داستان‌ها ایفا خواهند کرد و فیلم‌نامه‌نویسی یک فرآیند یک‌طرفه نخواهد بود، همان‌طور که امروزه نیز بسیاری از سریال های آمریکایی که به‌صورت فصل‌به‌فصل تهیه می‌شوند و ممکن است بر اثر عدم رضایت مخاطبان به‌کل متوقف شوند یا تغییر روند دهند، در آینده نیز این اتفاقات به شکل پررنگ‌تری خواهد افتاد و مفهوم رضایت مشتری و علاقه مشتری به دنیای محتوای تلویزیونی بیشتر نفوذ خواهد کرد.
داستان‌هایی پدران ما دیده‌اند با داستان‌هایی که ما دیده‌ایم متفاوت بوده‌اند، پس انتظار نداشته باشید فرزندان ما هم همین داستان‌های ما را ببینند.

جریان محتوا در همه‌جا وجود خواهد داشت

با توجه به اینکه قیمت تجهیزات سخت‌افزاری باقابلیت پخش تصویر هرروز کمتر می‌شود و در آینده‌ای نه‌چندان دور همه‌جا پر از صفحه‌های تلویزیون خواهد بود و این حضور اسکرین یعنی وجود جریان دائمی محتوا. درواقع محتوا ما را تعقیب خواهد کرد و ما بر اساس موقعیتی که در آن هستیم محتوای مرتب با آن موقعیت را دریافت خواهیم کرد. به‌عنوان‌مثال وقتی خسته از سرکار به خانه برمی‌گردیم ممکن است خلاصه‌ای از اخبار را ببینیم و یک موسیقی آرامش‌بخش هم بلافاصله برایمان پخش شود. پس از اندکی استراحت وقتی برای پختن شام به آشپزخانه می‌رویم اسکرین هوشمند روی یخچال شروع به پخش یک برنامه آموزش آشپزی می‌کند. وقتی هم که برای دوش گرفتن به حمام می‌روید ممکن است علاقه داشته باشید در وان دراز بکشید و یک قسمت از سریال موردعلاقه‌تان را در صفحه‌نمایشی ضدآبی که هم آینه است و هم تلویزیون ببینید.

دنیای تبلیغات متحول خواهد شد

بااینکه مدل‌های کسب‌وکار شرکت‌های توزیع‌کننده برنامه‌های تلویزیونی به‌گونه‌ای در حال تغییر است که در آینده نیازی به پخش تبلیغ نخواهند داشت ولی بااین‌وجود زمان زیادی تا حذف کامل تبلیغات از تلویزیون داریم. لذا تبلیغات هم همانند محتوای ارائه‌شده، شخصی‌سازی خواهد شد و تبلیغاتی که برای شما پخش خواهد شد با دیگران متفاوت خواهد بود. این تبلیغات نه‌تنها بر اساس شخصیت متفاوت خواهد بود بلکه بر اساس موقعیت نیز متفاوت خواهد بود. به‌عنوان‌مثال چون حدس زده می‌شود که ممکن است در هنگام پیاده‌روی آمادگی ذهنی زیادی برای خرید یک کفش داریم تبلیغات کفش بر روی گوشی هوشمند ما پخش شود.

ارتباطات شکل گسترده‌تری خواهد گرفت

در این‌که عده گسترده‌ای از مردم به رویدادهای زنده‌ای مثل فوتبال و یا پخش مراسم جایزه اسکار علاقه دارند شکی نیست ولی عده‌ای نیز به حاشیه‌های این رویدادها علاقه دارند و دوست دارند خودشان هم در آن مراسم حضورداشته باشند. با امکاناتی که رفته‌رفته فراهم خواهد شد شبکه‌های اجتماعی با برنامه‌های زنده تلویزیونی ترکیب خواهد شد و به‌راحتی شما هم خواهید توانست با همه افراد حاضر در یک رویداد ارتباط دوطرفه برقرار کنید. این روش باعث خواهد شد که عده بسیار زیادی که علاقه‌مند به موضوع خاصی هستند در یکجا جمع شوند و همین باعث استفاده‌های تبلیغاتی بسیار هوشمندانه‌تری نیز خواهد شد.

تلویزیون حال شما را خواهد فهمید

این روزها بحث تکنولوژی‌های پوشیدنی بسیار داغ شده است و داغ‌تر هم خواهد شد؛ اما این ارتباط بین ابزارهای پوشیدنی و تلویزیون‌های آینده است که بحث را شیرین می‌کند. فرض کنید در سال ۲۰۵۰ هستید و از یک ورزش صبحگاهی به خانه برگشته‌اید. درست وقتی‌که از در وارد می‌شوید مچ‌بند هوشمند شما ضربان قلب و فشارخون و میزان آدرنالین خون شما را به تلویزیون شما مخابره می‌کند همزمان تلویزیون بر اساس ترکیبی از علایق شخصی شما و وضعیت جسمی‌تان برنامه‌هایی را پیشنهاد می‌کند تا شما را به بهترین وضعیت جسمی برگرداند.
باوجود همه این ها  به نظر می‌رسد در کشورمان فاصله زیادی تا به وقوع پیوستن این پیش‌بینی‌ها داریم ولی نهادهایی مانند صداوسیما اگر از هم‌اکنون استراتژی‌های مناسبی اتخاذ نکنند در آینده با چالش‌های بسیار زیادی مواجه خواهند بود.