پرده اول

- ... و وقتی تو رو اون شب دیدم یه حسی بهم میگفت که تو رو میشناسم، راستش، حس میکردم تو منو میشناسی

منظورت چیه؟

- انگار از زندگیهای گذشته‌مون با هم ارتباط داریم

من که همچین اعتقادی ندارم

به چی اعتقاد داری؟

من یه دانشمندم، به اطلاعات اعتقاد دارم

یه دانشمند؟ چه جور دانش‌مندی؟

زیست‌شناسی مولکولی، من بیشتر به حوزه‌ی چشم علاقه دارم

چش...چشم؟

چشم

چرا چشم؟

چشم، مهمترین جایی هست که آدم‌های مذهبی استفاده میکنن تا تکامل رو بی‌اعتبار کنن ....اونا از اون به عنوان یه مدرک از یه طراح هوشمند استفاده میکنن

طراح هوشمند؟

منظورم خداست، من دنبال اینم که این منازعه رو یه بار و برای همیشه با حقایق روشن و تازه پایان ببخشم، با اطلاعات هر مرحله از تکامل چشم

چرا انقدر سخت کار میکنی تا خدا رو رد کنی؟

رد کنم؟ اول بگو کی ثابت کرده که اصلا خدایی هست؟

پرده دوم

-  تمامِ روز منو ول می‌کنی تا کرم‌های کوچیکُ شکنجه بدی؟

-  "ما کرم‌ها رو شکنجه نمی‌دیم...". سوفی اگه نظرت جلب شده باید بدونی که ما موجوداتُ تعدیل می‌کنیم. تو این مورد،کارمون با کرم‌هاست، اینکه کورن و روشون تغییر ایجاد می‌کنیم تا دید داشته باشن

- می‌تونی کاری کنی کرم‌های کور ببینن؟

یه جورایی.یعنی، الان دیگه می‌تونیم این کار رو بکنیم، شاید...

فکر میکنی ایده‌ی خوبیه؟

تو فکر می‌کنی ایده‌ی بدی ـه؟

...فکر می‌کنم بازی دادنِ خدا خطرناکه

سوفی"من به مدرک باور دارم" ...هیچ مدرکی نیست...که نشون بده یه روحِ جادویی، که نامرئی ـه، بالا سرمون زندگی می‌کنه...درست بالامون

کرم‌ها چند جور احساس دارن؟

دوتا دارن...بویایی و لامسه. چرا میپرسی؟

...پس...اونا بدونِ تواناییِ دیدن یا دونستن درباره نور زندگی می‌کنن،درست؟

آره ... مفهومِ نور واسه اونا غیر قابل تصوره

ولی...ما انسان‌ها...می‌دونیم...که نور وجود داره اطرافشون، درست بالای سرشون...نمی‌تونن حسش کنن، ولی با یه جهش کوچیک، می‌تونن درسته؟

صحیح

...پس...دکتر چشم...شاید بعضی آدم‌ها...آدم‌های کمی...جهش یافتن تا یه حس دیگه ای داشته باشن...یه حسِ روحی...و می‌تونه دنیا رو درک کنه...که درست بالای ماست...همه جا درست مثل نور ِ اطرافِ کرم‌ها

پس تو یه جهش یافته‌ای؟

اوهوم و فقط من نیستم

پرده سوم

دکتر "گری" شما شخص مذهبی هستین؟

من مذهبیم؟ فکر کردم که قبلا در موردم تحقیق کردین . نه من مذهبی نیستم

چرا نه؟

مذهب براساس چیزیه که...انسانها تو متون مقدس هزاران سال پیش نوشتن اون عقاید امکان نداره عوض بشه یا به چالش کشیده بشه. اونا ثابتن...در علم...متفکران بزرگ در گذشته دور...چیزهایی نوشتن اما هر نسل این نوشته‌ها رو بهتر کردن.کلمات مقدس نیستن. اینشتین" مرد خیلی بزرگیه"...اما خدای ما نیست...اون یه قدم در مسیر تکامل دانش به حساب میاد اما همیشه در حال قدم برداشتن هستیم

...میدونی "یه دانشمند یه بار از "دالای لاما -رهبر مذهبی بودیسم- پرسید...چه کار میکنی اگر یه چیز علمی عقاید مذهبی تو رو نقض کنه؟ ...و اون بعد از کلی فکر کردن جواب داد: به تمام اون اسناد علمی نگاه میکنم...به تمام اون تحقیق نگاه میکنم و واقعا سعی میکنم درکش کنم ...و در آخر اگر مشخص شد شواهد علمی...عقاید روحانی منو نقض میکنه، عقایدم رو عوض میکنم

جواب خوبیه

دکتر چه کار میکنی اگر یه چیز معنوی عقاید علمی تو رو نقض کنه؟