سازمان‌های امروزی با مشکلات چندجانبه‌ای مواجه هستند. این مشکلات ناشی از مدل‌های پیچیده‌‌ی تجاری آن‌ها است. گسترش معاملات جهانی که معمولاً بر پایه مشارکت انجام می‌گیرند نیز اکوسیستم عظیمی را به وجود آورده است که باعث ایجاد موقعیت‌ها و چالش‌های منحصر به فردی در انواع تجارت‌ها می‌شود.

این چالش‌ها خواستار راه‌حل‌های چند جانبه‌ای است که برنامه‌های کنونی که برای محصولات و خدمات در نظر گرفته شده‌اند نمی‌توانند پاسخگوی آن‌ها باشند. زیرا شرکت‌ها باید بدون لطمه وارد شدن به رشد و سودآوری خود به نوآوری بپردازند. اینجاست که تفکر طراحی وارد عمل می‌شود.

با استفاده از این چهارچوب نه تنها سازمان‌ها می‌توانند به چالش‌ها و مشکلات روزمره خود رسیدگی کنند، بلکه باعث ایجاد یک فضای رقابتی سالم نیز می‌شود. تیم براون (Tim Brown)، مدیر عامل شرکت طراحی  IDEO در مصاحبه‌ای با Forbes.com چنین می‌گوید:

 تفکر طراحی یعنی پیشرفت در دل محدودیت‌ها.

به زبان ساده‌تر می‌توان گفت که تفکر طراحی فرآیندی است که برای تمام جنبه‌های زندگی مناسب است. به عبارت دیگر تفکر طراحی یعنی ایجاد ایده‌های جدید و خلاقانه برای رفع مشکلات بدون محدودیت در تخصص یا حوزه‌ای خاص. این فرآیند می‌تواند برای تکنولوژی، آموزش یا حتی برای اهداف تولید و خدمات نیز سودمند باشد.

این فرآیند می‌تواند سبب ایجاد محصولات و خدمات جدید برای مشتریان و یا بهبود فرآیند و بهره‌وری عملیات داخل شرکت شود. در صورتی هم که این فرآیند با علاقه دنبال شود می‌تواند بر روی عواملی مانند نیروی انسانی، امور مالی، بازاریابی و تیم عملیاتی یک شرکت تأثیر مثبت گذاشته و آن‌ها را به مراکز سود‌دهی تبدیل کند.

مستند طراحی و تفکر که برنده جوایز متعددی شده است نیز به شرح این نظریه می‌پردازد و به کمک کارشناسان خبره در این حوزه، دیدگاهی را برای مردم فراهم می‌کند. مؤسسه‌ی Hasso-Plattner در دانشکده‌ی تفکر طراحی دانشگاه پوتسدام آلمان و مؤسسه‌ی طراحی Hasso-Plattner واقع در دانشگاه استنفورد کالیفرنیا، دو نمونه از مؤسسات پیشرو در زمینه تفکر طراحی در سطح آکادمیک هستند.

دیوید کلی بنیان‌گذار IDEO، یکی از شرکت‌های جهانی طراحی و پیشگام در این زمینه، تفکر طراحی را "یک رویکرد انسان محور در نوآوری می‌داند که ابزار کار طراحان را با نیاز‌های مردم هماهنگ می‌سازد." بنابراین طبق نظر وی تمامی این روش‌ها بر روی سه عنصر از راه‌حل‌ها یا محصولات متمرکز می‌شوند که عبارتند از مردم، تکنولوژی و کسب‌وکارها که همه‌ی این عناصر طبق نیاز‌های مشتری تعیین می‌شوند.

در هر مرحله از تجارت خود که باشیم، چه در حال و چه در آینده، در واقع همواره این مشتری‌ها هستند که تعیین‌کننده چگونگی تغییر مسیر ما خواهند بود. از طرفی نیز محصولات و خدماتی که برای مشتریان داخلی و خارجی ارائه می‌شوند نیز باید یک ارزش ذاتی ایجاد کنند تا بتوانند نیاز‌های مختص به هر تجارتی را مشخص کنند. این امر زمانی محقق خواهد شد که محصولاتی که به مشتریان ارائه می‌شوند به عنوان راه‌حلی موقتی نباشند بلکه بتوانند به عنوان بخش جدایی‌ناپذیر زندگی آن‌ها تلقی شوند.

همه‌ی ما می‌دانیم هر تجارت، تیم یا پروژه‌ای که به اندازه کافی نیازهای مشتریانش را مورد توجه قرار ندهد، محکوم به شکست است. تفکر طراحی با تمرکز هرچه بیشتر بر روی مشتری، آن را به نقطه‌ی اصلی طراحی راه‌حل‌ها تبدیل می‌کند. همچنین با ارزیابی مداوم تأثیر عناصری مانند همدلی، تنوع‌طلبی و حس ابهام‌پذیری اهمیت تیم‌های چند بعدی را آشکارتر می‌سازد. بسیاری از اصول جدید نیز ایده‌هایی را بازتاب می‌کنند که بر پایه‌ی سایر اصول شناخته‌شده بوده و یا مربوط به بهترین راه‌حل‌ها هستند. اما در اصل، کاری که تفکر طراحی انجام می‌دهد این است که این عناصر را با فرآیندی تکرار شدنی و منسجم ترکیب می‌کند.

در اینجا بخشی از تحلیل‌هایی که بر این اصول انجام شده است را مشاهده می‌کنید. شما می‌توانید در صورت تمایل لیست کامل این تحلیل‌ها را در اینجا ببینید.

۱) موفقیت زمانی حاصل می‌شود که طراحی به گونه‌ای باشد که هر قطعه‌ای بخشی از سیستم را تکمیل کند، نه این‌که قطعات به صورت جداگانه طراحی شده باشند.

۲) با نزدیک‌تر شدن به مشتریان کنونی یا بالقوه، مطمئناً فرصت بیشتری نیز برای طراحی عمیق‌تر خواهیم داشت.

۳) ایجاد حس همدلی باعث درک بهتری از احساس مشتریان می‌شود و این درک زمینه‌ای برای یافتن راه‌حل‌ها و تولید محصولات مشتری محور می‌شود.

۴) با جمع کردن تیم‌های چندجانبه دور هم، از قدرت تخصص جمعی نیز برخوردار خواهیم بود.

۵) استقبال از ابهامات باعث باز شدن دروازه‌های نبوغ انسان می‌شود و در نتیجه می‌توان به دنبال نظریات جدیدی بود.

۶) ترویج فلسفه "آزمون و خطا" کلید به دست گرفتن نمونه‌های اولیه است که به کمک بازخوردگیری از مشتریان و کاربران واقعی باعث ترغیب آن‌ها می‌شود.

مورد آخری که ذکر شد دو نقل معروف را یادآور می‌شود. یکی نقل قول ادیسون در مورد شکست‌های او حین اختراع لامپ که می‌گوید:

من هرگز شکست نخورده‌ام. من فقط ۱۰ هزار راه جدید یافته‌ام که درست عمل نمی‌کنند.

و دیگری نقل قول معروفی از فرانک لوید رایت که این‌چنین می‌گوید:

یا در هنگام کشیدن نقشه از پاک‌کن استفاده کنید یا مجبور خواهید بود از پتک برای اصلاح ساختمان استفاده کنید.

در حالت کلی می‌توان گفت تفکر طراحی یک چهارچوب برای عملی کردن خلاقیت‌ها است که می‌تواند باعث ایجاد شور و هیجان برای ایجاد ایده‌های جدید شود. این ایده‌ها نیز می‌توانند به یک راه‌حل برای رفع نیاز‌ها منجر شوند.

همان‌گونه که هوش تجارتی می‌تواند برای یک تصمیم‌گیری سریع و آگاهانه مؤثر واقع شود، تفکر طراحی نیز می‌تواند به ایجاد راه‌حل‌های بهتر برای طراحی محصولات و خدمات کمک کند. در واقع اشتیاق مانند آتشی است که ایده‌های ذهنی ممکن را مشتعل می‌سازد. در زمینه تجارت و تکنولوژی نیز، ایده‌ها باعث ایجاد نیاز‌هایی برای تکنولوژی می‌شوند که می‌تواند باعث رشد و سودآوری و کشف راه‌حل‌های جدید شود.